درباره کارتون ساحل کانگورو - فصل ۱ قسمت ۴
فریزی در اردوی یک شبه در جزیره بومرنگ، به دنبال یک کوآلای غریبه می رود.
فریزی در اردوی یک شبه در جزیره بومرنگ، به دنبال یک کوآلای غریبه می رود.
جما مصمم است در مسابقات سه گانه ساحل کانگورو برنده شود، جام را به دست آورد و از همه مهمتر اینکه پونس را مقتدرانه شکست دهد. اما هنگامی که در طول مسابقه یک فوریت اضطراری اتفاق می افتد، او متوجه می شود که چیزهای مهمتری از کسب طلا وجود دارد.
با پوشیدن کلاه بوندی، پونس فکر می کند که نجات غریق است؛ اما وقتی جما و نویل پس از رویارویی با نهنگ، نیاز به نجات دارند، آیا او باید وارد عمل شود یا کار را به یک نجات غریق واقعی بسپارد؟
فریزی در جستجوی گنجی پنهان، در حال غواصی کردن است اما در زیر آب گم می شود...
فریزی در اردوی یک شبه در جزیره بومرنگ، به دنبال یک کوآلای غریبه می رود.
وقتی نویل نمی تواند موج سواری را مانند دوستانش یاد بگیرد، یک تخته موج سواری برای خود می سازد؛ اما تخته به سرعت او را به داخل آب داغ می اندازد...
پونس وانمود می کند که در غواصی زیر موج های بزرگ تخصص دارد و دوستانش از او می خواهند که این کار را به آن ها نیز بیاموزد؛ اما او به زودی خود را درگیر مشکل بزرگی می بیند.
هنگامی که شارلین برای سومین بار در طول این هفته، در نزدیکی ساحل کانگورو شنا می کند، نویل یک هواپیمای بدون سرنشین می سازد. اما نویل بسیار مطمئن است و زنگ خطر کوسه را نادیده می گیرد، به همین دلیل فاجعه اتفاق می افتد و شارلین در غاری به گل می نشیند. در حال حاضر، تیم نجات غریق باید با کمک فن آوری کوسه عظیم الجثه را نجات دهد.
پونس برای شرکت در روز نجات، هیجان بسیار بالایی دارد، یک نجات ساختگی حماسی و اکشن در جزیره بومرنگ؛ اما انگشتش در تمرین آسیب می بیند و مجبور می شود که در باشگاه بماند. اما وقتی یک ومبات جوان در آب دچار مشکل می گردد، پونس متوجه می شود که همیشه لزوما بهترین نجات ها، حماسی و اکشن نیستند.
بچه ها در حال یادگیری غواصی هستند؛ پیام بسیار مهم: همیشه با یک دوست شنا کنید! اما ماموریت فریزی، حواس او را پرت می کند. وقتی او رفیقش، بیگ تری را رها می کند تا به دنبال ماموریتش برود، او در غاری زیر آب گیر می کند. حالا فریزی باید سندی را برای نجات در زیر آب، با استفاده از سیگنال های غواصی راهنمایی کند...
هنگامی که یک تیم تلویزیونی برای ساختن فیلمی به ساحل کانگورو می آیند، فریزی تصمیم می گیرد که هر طور که شده خود را به تلویزیون برساند. وقتی این کار جواب نمی دهد، او یک اپرای هیجان انگیز با لباسی زیبا (و سنگین!) در دریا اجرا می کند.
از بچه ها خواسته می شود تا مراقب فیلیپای جوان باشند، در همین حال فریزی جایزه ناجیان را قرض می گیرد؛ اما یک خرچنگ گستاخ، خرابکاری می کند و بچه ها از کارآگاه می خواهند تا رد او را بگیرد. اما مراقبت و توجه به فیلیپا را فراموش می کنند که منجر به فاجعه ای در استخر می شود.
بچه ها یک بعد از ظهر را صرف کاوش در جزیره بومرنگ می کنند، اما قورکین محو می شود! پونس، جما و فریزی از روی صخره ها به سمت ساحل می پرند، اما به مشکل بر می خورند و مسئولیت نجات، به عهده ومبات کوچک زرد محتاط قرار می گیرد.
وقتی بچه ها شانس کسب سه مدال در سه دور چالش را پیدا می کنند، فریزی با وعده طلا و جواهر براق، حواس آن ها را پرت می کند. اما فریزی در هر سه مورد شکست می خورد و با شرمندگی از درخت بالا می رود و اینگونه، استعداد نهفته در تشخیص خطرات از بالا را در خود کشف می کند.
هنگامی که بچه ها در مسابقه مورد انتظار رقابت می کنند، باید با هم به عنوان یک تیم تلاش کنند تا یک تخته نجات جدید برای باشگاه موج سواری به دست آورند. مشکل اینجاست که نویل عصبی است که این باعث پایین آمدن انرژی تیم می شود. نویل با علمِ به محدودیت های خود و پیش رفتن در حد توانش، به دیگران درسی می دهد...
نویل یک قلعه شنی حماسی می سازد و خود را پادشاه آنجا فرض می کند، اما او جزر و مد ساحل کانگورو را فراموش کرده است...
یک سرسره آبی بادی غول پیکر در تالاب برپا شده است، اما قبل از سوار شدن دانش آموزان، باید به بچه های کوچکتر نحوه روی آب ایستادن را آموزش دهند. هنگامی که سرسره آبی از کنترل خارج می شود، مهارت های وی به کار می آید.
جما بی صبرانه منتظر دیدن همه موجودات عجیب و شگفت انگیز دریایی در روز غواصی است، اما غواص او مانع انجام کار او می شود. در حالی که دانش آموزان می آموزند چگونه در آب آرامش خود را حفظ کنند، حواس فریزی پرت می شود؛ اما در نهایت این فریزی است که به جما آرامش در آب را یاد می دهد.
فریزی، پونس و جما، هریک قهرمان نجات غریق شخصی خود را دارند. اما در سفری پر جنب و جوش و مهیج در طول روز، متوجه می شوند که این کار، یک کار تیمی است نه یک کار فردی...
دانش آموزان دید اشتباهی نسبت به نجات غریق بودن دارند و به همین دلیل، نجات غریق ها به آن ها این فرصت را می دهند که یک روز باشگاه را اداره کنند ... اما به دلیل نداشتن ارتباط مناسب، نمی توانند به درستی این کار را انجام دهند.
وقتی ریف و رودی در فیلم دانش آموزان پذیرفته نمی شوند، با مجموعه ای از شوخی ها کار آن ها را مختل می کنند، اما در نهایت درس ارزشمندی یاد می گیرند...
گرم ترین روز تابستان است و در حالی که فریزی، نویل و جما سعی می کنند دلفین ساحلی، شلی را خنک کنند، پونس مصمم است استقامت و قدرت بدنیش را در زیر نور آفتاب ثابت کند.
روز کارناوال در ساحل کانگورو است و دو تیم در بازی های نجات غریق شرکت می کنند... دانش آموخته های جوان در مقابل نجات غریق ها؛ آن ها چگونه می توانند در مقابل تیم بزرگی از قهرمانان بزرگسال پیروز شوند؟
هنگامی که دانش آموختگان از زباله هایی که از ساحل جمع کرده اند، حیواناتی می سازند، آن ها را حیوانات خانگی زباله ای می نامند و برای سایر ساحل نشینان الهام بخش می شوند که حیوانات خود را درست کنند؛ اما به زودی همه چیز از کنترل خارج شده و بار دیگر گنج آن ها تبدیل به زباله می شود!
پونس در تالاب می افتد و جلبک دریایی می پوشد و دیگر دانش آموختگان او را با یک هیولای مرداب اشتباه گرفته و تصمیم می گیرند که او را اسیر کنند!
روز مسابقه بزرگ کریکت ساحل کانگورو است؛ جما و دانش آموختگان لانه ای از تخم های لاک پشت پیدا می کنند و تصمیم می گیرند که از تخم ها در برابر مرغ دریایی، خرچنگ و توپ کریکت محافظت کنند...
دانش آموزان دید اشتباهی نسبت به نجات غریق بودن دارند و به همین دلیل، نجات غریق ها به آن ها این فرصت را می دهند که یک روز باشگاه را اداره کنند ... اما به دلیل نداشتن ارتباط مناسب، نمی توانند به درستی این کار را انجام دهند.