درباره کارتون پیشی های شگفت انگیز - فصل ۱ قسمت ۱۴
زازا کنترل همه موبایل های شهر را در دست گرفته تا همه موزیک ویدئوی او را بارها و بارها تماشا کنند. پیکلز باید تظاهر کند موارد اورژانسی برایش پیش آمده تا پیشی های شگفت انگیز به پیک نیک او بیایند.
زازا کنترل همه موبایل های شهر را در دست گرفته تا همه موزیک ویدئوی او را بارها و بارها تماشا کنند. پیکلز باید تظاهر کند موارد اورژانسی برایش پیش آمده تا پیشی های شگفت انگیز به پیک نیک او بیایند.
پیشی های شگفت انگیز باید بفهمند چه کسی کلاف های نخ شهر را می دزدد. یک دانشمند جونده چکمه بزرگی می سازد تا تمام گل های جشنواره گل شهر را له کند.
تمام وسائل آتش بازی شهر ناگهان ناپدید شده اند. پیشی های شگفت انگیز جلوی تبدیل شدن شهر به پنیر را می گیرند.
پرنده ای پیش از کنسرت بزرگ سنجاب های آوازخوان صدای آن ها را می دزدد. مجسمه ای طلایی از موزه شهر ناگهان گم می شود.
پیکلز، طرفدار پروپاقرص پیشی های شگفت انگیز، به آن ها در حل مشکلی کمک می کند. تمام آب های شهر به شکل حباب در می آید.
وقتی موش آزمایشگاهی تمام موش های خرما را از جای مخصوصشان بیرون می کند، پیشی های شگفت انگیز جلوی او را می گیرند. زازا با یک اسپری کاری می کند تمام مردم شهر مثل پرنده ها رفتار کنند.
توپ های تنیس در پارکی در شهر پرتاب می شوند و برای همه ایجاد خطر کرده اند. شیطونک های زازا یک مینی ماشین را از استاد بادام زمینی دزدیده اند.
آقای پاپی پاز اسباب بازی محبوب بیتسی را می گیرد. وقتی پیانوی رهاشده ای که گربه سارق مشغول نواختن آن است ناگهان آسیب می بیند، او پیانوی دو نوازنده ای را بر می دارد که تا اجرایشان روی صحنه چیزی باقی نمانده است.
تمام غذاهای حیوانات خانگی در شهر گربه ها با غذای سگ عوض شده است. موش آزمایشگاهی قصد دارد با دستگاهی شبیه به لیزر همه ساکنان گربه ای شهر را از بین ببرد.
اسباب بازی های سگ ها در شهر به طور مرموزی از آن ها گرفته می شود. ناگهان برق شهر قطع می شود.
ربات ها که خودشان را شبیه اسباب بازی های بچگانه کرده اند، پنیرها را در شهر می دزدند. وقتی سگ ها به چوب بازی آقای پاپیپا بی محلی می کنند، او سعی می کند با چوبی که از پارک پیدا کرده چوب بازی بهتری درست کند.
موش آزمایشگاهی فکر می کند ماه از پنیر ساخته شده برای همین می خواهد موشکی را که قرار است به ماه برود بدزدد. پیشی های شگفت انگیز برای محافظت از عتیقه تازه ای در موزه فراخوانده می شوند.
آقای پاپیپا چاله ای در پارک می کند و لرزشی به راه می اندازد که حیوانات زیرزمینی را می ترساند. اسپارکس کاری می کند که ابزار پرنده اش سریع تر از بیتسی پرواز کند به همین خاطر بیتسی فکر می کند دیگر فایده ای برای تیم ندارد.
زازا کنترل همه موبایل های شهر را در دست گرفته تا همه موزیک ویدئوی او را بارها و بارها تماشا کنند. پیکلز باید تظاهر کند موارد اورژانسی برایش پیش آمده تا پیشی های شگفت انگیز به پیک نیک او بیایند.
در یک چشم به هم زدن همه سکوها و جایگاه های گربه ها در شهر پر شده اند. آقای پاپیپا می خواهد سنجاب های آوازخوان مال او باشند.
وقتی یک نفر که شبیه اسپارکس است در شهر دست به دزدی های زنجیره ای می زند، مردم شگفت زده می شوند. آقای پاپیپا برای آنکه بتواند با خانم پوچیتیل خلوت کند با نقشه تمام سگ های پارک را به جای دیگری می برد.
وقتی حیوانات شهر در معرض اسپری جدید زازا قرار می گیرند، صدایشان تبدیل به صدای سازهای مختلف می شود. بادی و اسپارکس سر یک بازی با هم بگومگو می کنند و پیشی های شگفت انگیز سعی دارد جلوی نقشه موش آزمایشگاهی را بگیرند.
اسپارکس از ارتفاع زیادی از کیتی کت خود افتاده و حالا می ترسد سوار آن شود. بیتسی تنقلات گربه ای زیادی می خورد و دلدردی می گیرد که توانایی حرکتی اش را کم می کند.
قبل از آنکه جواهر سر آمارا ناپدید شود، بادی از آن حسابی خوشش می آید. وقتی بادی در یک ماموریت حرکت غلتیدن مخصوص خود را انجام می دهد، لباسش آسیب می بیند و نمی تواند دوباره این حرکت را انجام دهد.
پیشی های شگفت انگیز اجازه نمی دهند زازا همه پرتقال های شهر را بدزدد. بیتسی آرزو می کند مثل بادی قدرت فوق العاده داشته باشد.
بیتسی که می خواهد از یک تنقلات گربه ای با ابزاری پیشرفته کپی بگیرد، اشتباهی از خودش کپی می گیرد. زازا می خواهد برای تعطیلات به جزیره ای استوایی برود اما آنجا خیلی دور است و نمی تواند با قدرت خود به آنجا پرواز کند.
خوراکی های هالووین در سرتاسر شهر ناپدید شده اند و پیشی های شگفت انگیز باید دزد را پیدا کنند.
بیتسی یاد می گیرد از رناتا و بچه پرنده هایش که قصد مهاجرت دارند خداحافظی کند. پیشی های شگفت انگیز جلوی تقلب آقای پاپیپا در مسابقه استعدادیابی را می گیرند.
وقتی کت دزده هدیه های کریسمس را از تمام شهر می دزدد، پیشی های شگفت انگیز باید هدایا و قلعه بیتسی کیتی را برگردانند.
وقتی آمارا یک توله سگ گمشده را به حلقه بازی می آورد، بیتسی شک دارد که همه به اندازه کافی به او توجه کنند. پیشی های شگفت انگیز باید جلوی کسی را که شعبده های آبراکا دان را دزدیده بگیرد.