درباره کارتون اسپریت سوارکار اسب آزاد - فصل ۳ قسمت ۴
همکلاسی های لاکی او را بدنام می دانند ، بنابراین او قول می دهد که در سفر میدانی آینده مشکل ایجاد کند.
همکلاسی های لاکی او را بدنام می دانند ، بنابراین او قول می دهد که در سفر میدانی آینده مشکل ایجاد کند.
در شهر مرزی کوچک میرادرو، دختری 12 ساله بنام فورتونا "لاکی" زندگی می کند که جدیدا نقل مکان کرده و به این شهر کوچک آمده است. او در این شهر اسب وحشی به نام اسپریت را می بیند که توسط مأموران دستگیر می شود. اسب از دست مامورها فرار می کند و فوراً فورتونا او را پیدا میکند و با آن اسب دوست می شود.در این حین فورتونا با دو دختر دیگر با نام های پرو گرنجر و ابیگیل استون ، که هر دو صاحب اسب هستند آشنا می شود و آنها به ماجراهای روزمره در سراسر زمین می پردازند.
مادری در گله اسپریت در حال به دنیا آوردن بچه است. لاکی و دوستانش خیلی خوش شانس هستند که ...
دختران برای کمک به یک نوجوان که از یک قطار فرار کرده ...
همکلاسی های لاکی او را بدنام می دانند ، بنابراین او قول می دهد که در سفر میدانی آینده مشکل ایجاد کند.
یک پل راه آهن در اثر زلزله تخریب شده است ، بنابراین لاکی و دوستان وی باید به مسافران قطاری که هر لحظه ممکن است به آنجا برسد هشدار دهند.
لاکی و باند طلا پیدا می کنند ، بنابراین آنها برای کمک به جولیان ، پسر عموی لاکی ...
با کمک لاکی و دوستانش ، عمه کورا خودش را برای یک سواری آماده کند. در همین حال، گله اسپریت توسط یک شیر در معرض خطر قرار می گیرد.