درباره کارتون ملاقات با خانواده رابینسون
کارتون ملاقات با خانواده رابینسون یا ملاقات با رابینسون ها (Meet the Robinsons) در ژانر کمدی - فانتزی - ماجراجویی به کارگردانی استفان جی. آندرسون (Stephen J. Anderson) در سال 2007 میلادی منتشر شد. این انیمیشن سینمایی محصول کشور آمریکاست و بر اساس داستان یک کتاب کودکانه با عنوان یک روز با ویلبور آندرسون (A Day with Wilbur Robinson) اثر ویلیام جویس (William Joyce) فیلمساز، تصویرگر و نویسنده آمریکایی که در سال 1990 منتشر شد، ساخته شده است. انیمیشن ملاقات با خانواده رابینسون در وب سایت آی اِم دی بی - بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDB) موفق به کسب امتیاز 6.8 از 10 شده و از بازیگران - صداپیشگان آن می توان به آنجلا باست (Angela Bassett) ، دانیل هانسن (Daniel Hansen) ، جردن فرای (Jordan Fry) ، متیو جاستن (Matthew Josten) ، تام کنی (Tom Kenny) ، دارا مک گری (Dara McGarry) و نیکول سالیوان (Nicole Sullivan) اشاره کرد. این انیمیشن کمدی و فانتزی توسط کمپانی والت دیزنی پیکچرز - تصاویر والت دیزنی (Walt Disney Pictures) و استودیو انیمیشن سازی این کمپانی (Walt Disney Animation Studios) تولید و توسط کمپانی بوینا ویستا پیکچرز (Buena Vista Pictures) در کشورهای کانادا و آمریکا و 9 کشور دیگر منتشر و اکران شد. در پایان سال 2007 یک بازی کامپیوتری بر اساس این انیمیشن توسط کمپانی بوینا ویستا گیمز (Buena Vista Games) برای سیستم عامل ویندوز، پلی استیشن 2، ایکس باکس 360 و نینتندو منتشر و به بازار عرض شد. کارتون ملاقات با خانواده رابینسون در سال 2008 موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر - صداپیشه جوان برای پل بوچر (Paul Butcher) از جشنواره جوایز هنرمند جوان (Young Artist Awards) شده است. این انیمیشن سینمایی علاوه بر دریافت این جایزه، نامزد دریافت 10 جایزه دیگر از 8 جشنواره بین المللی شده که از میان آنان می توان به جشنواره جوایز آنی (Annie Awards) و جشنواره انجمن بازیگران آمریکا (Casting Society of America) اشاره کرد. در خلاصه داستان انیمیشن ملاقات با خانواده رابینسون آمده است؛ لوییس رابینسون یک پسر 12 ساله بسیار باهوش و نابغه است که در یک پرورشگاه زندگی می کند. زمانی که لوییس یک نوزاد کوچک بود مادرش او را به پرورشگاه سپرده و لوییس کوچولو در این پرورشگاه بزرگ می شود. یک روز زوجی مهربان برای گرفتن یک کودک برای فرزندخواندگی به پرورشگاه وارد می شوند و مدیر پرورشگاه لوییس را نزد آنان می برد. لوییس قصد دارد به وسیله جدیدترین اختراع خود که یک دستگاه ساندویچ ساز است آنها را تحت تاثیر قرار دهد، اما در این کار موفق نیست و بسیار ناامید می شود. مدیر پرورشگاه او را دلداری داده و عنوان می کند که حتما مادر واقعی لوییس او را بسیار دوست داشته اما به دلیل مشکلات نتوانسته از او نگهداری کند. لوییس پس از این ماجرا و شنیدن صحبت های مدیر پرورشگاه تصمیم می گیرد یک دستگاه خاطره یاب اختراع کند تا به کمک آن خاطرات گذشته اش را بازیابی کرده و بتواند مادرش را پیدا کند. لوییس موفق می شود که دستگاه خاطره یاب را ساخته و آن را در یک نمایشگاه اختراعات عرضه می کند. لوییس در نمایشگاه با پسری به نام ویلبور رابینسون برخورد می کند و ویلبور خود را پلیس زمان معرفی کرده و می گوید که از آینده آمده و ماشین زمانش توسط فردی به نام مرد کلاه دار ربوده شده است. لوییس به او توجهی نمی کند و برای تست دستگاه خاطره یاب آن را روشن می کند اما ناگهان یک کلاه پرنده ظاهر شده و باعث خراب شدن دستگاه می شود. لوییس از این موضوع به شدت عصبانی و ناراحت شده و نمایشگاه را ترک می کند. پس از رفتن لوییس از نمایشگاه مرد کلاه دار دستگاه خاطره یاب لوییس را می دزدد تا از آن برای اهداف و نقشه های شرورانه خود استفاده کند. اکنون لوییس به همراه ویلبور که در حقیقت پسرش است باید به دنبال راهی باشند تا بتوانند ماشین زمان و دستگاه خاطره یاب را از مرد کلاه دار پس گرفته و مانع از اجرای نقشه های شوم او شوند...
نمایش بیشتر