درباره کارتون بچه رسان ها - فصل ۱ قسمت ۲
پیپ و فردی باید یک بچه پاندا را به خانواده اش تحویل دهند اما آنقدر پاندا کوچولو، بانمک است که خداحافظی را برای پیپ و فردی سخت می کند.
پیپ و فردی باید یک بچه پاندا را به خانواده اش تحویل دهند اما آنقدر پاندا کوچولو، بانمک است که خداحافظی را برای پیپ و فردی سخت می کند.
در اولین پروازشان برای تحویل بچه ها، پیپ و فردی باید بچه گربه ای به والدینش تحویل دهند که فکر می کند آن ها پدر و مادرش هستند.
پیپ و فردی باید یک بچه پاندا را به خانواده اش تحویل دهند اما آنقدر پاندا کوچولو، بانمک است که خداحافظی را برای پیپ و فردی سخت می کند.
پیپ و فردی به صورت تصادفی، یک بچه چیتا را از بسته اش خارج می کنند. پیپ و فردی به سه لک لک یاد می دهند که چگونه نوزادان را تحویل دهند.
زمانی که کیسی به خاطر بیماری اش، یک روز مرخصی می گیرد؛ پیپ و فردی وظیفه نگهداری از بچه ها را بر عهده می گیرند.
پیپ و فردی باید یک آفتاب پرست را تحویل دهند اما او مدام ناپدید می شود. کیسی به پیپ و فردی یاد می دهد که تنها چیزی که یک خانواده نیاز دارند، عشق به همدیگر است.
پیپ و فردی در تلاش اند تا بفهمند که قرار است چه حیوان مرموزی را تحویل دهند.
زمانی که به پیپ و فردی مأموریت داده می شود که بچه ای را شبانه به خانواده اش تحویل دهند، فردی باید با بزرگترین ترسش یعنی تاریکی، رو به رو شود.
پیپ و فردی می خواهند به همه اثبات کنند که بچه رسان ها بهتر از لک لک ها هستند. سکسکه های پیپ، رساندن بچه را به خطر انداخته است و به همین خاطر او از فردی می خواهد که غیرممکن ترین کار را انجام دهد و سعی کند که او را بترساند.
پیپ و فردی باید بک بچه را به شهر زادگاه پیپ برسانند. پیپ و فردی باید تسمه انتقال را، قبل از پرواز بعدی شان تعمیر کنند.
زمانی که مأموریت رساندن یک توله سگ مشکی به پیپ و فردی داده می شود، کل مرکز به هم می ریزد.