درباره کارتون نیکو و شمشیر نورانی - فصل ۱ قسمت ۷
فرستاده نار استر سعی در متوقف کردن گروه نیکو دارد اما آن ها با هدایت همراه و همکار جدید نیکو به راهشان ادامه می دهند. پس از آشکار شدن دشمن، نیکو باید او را بدون شمشیرش شکست دهد.
فرستاده نار استر سعی در متوقف کردن گروه نیکو دارد اما آن ها با هدایت همراه و همکار جدید نیکو به راهشان ادامه می دهند. پس از آشکار شدن دشمن، نیکو باید او را بدون شمشیرش شکست دهد.
ماندوک به طور تصادفی نیکو را از یک گل داودی جادویی آزاد می کند. به جای یک قهرمان عظیم، شاهزاده خانم لیرا پسری ده ساله پیدا می کند.
لیرا باید نیکو ، ماندوک و فلیکر را از طریق راههای پر پیچ و خم آسمان راهنمایی کند، یک هیولای سه سره به تیم حمله می کند و ...
چمپسکی، آخرین شهروند کاراپیس، به نیکو و لیرا کمک می کند تا تهدیدات و موانع را پشت سر بگذارند و یک هدف پنهان شده را کشف کنند.
هیل جاینتز، نیکو و لایرا به بییشه زار شوداکودا می فرستد؛ جایی که بزرگترین حسرتشان به واقعیت تبدیل میشود. با کمک نیکو و شمشیرش، لایرا خاطرات گذشته اش را پشت سر می گذارد و در همین حین، ماندوک توسط یکی از دشمنان دزدیده می شود.
نیکو و لایرا توسط شاه میگو پذیرفته می شوند ، فقط برای اینکه میگویند می خواهند در یک جنگ بیهوده با مانیگور وحشی شرکت کنند تا سرانجام ملکه دلفین دستگیر شده را آزاد کنند.
نیکو، لایرا و ماندوک به زنبورها کمک می کنند تا خطر بزرگی که بر سر شهرشان سایه افکنده را دفع کنند.
فرستاده نار استر سعی در متوقف کردن گروه نیکو دارد اما آن ها با هدایت همراه و همکار جدید نیکو به راهشان ادامه می دهند. پس از آشکار شدن دشمن، نیکو باید او را بدون شمشیرش شکست دهد.
زمانی که نیکو و لایرا به برکه های سرنوشت می رسند، انسانی دیگر به اسم «آنورا» را پیدا می کنند. آئورا، قهرمانی تنهاست که دیگران او را جا گذاشته اند. اما وقتی که لایرا و آئورا با هم نقشه می چینند تا مأموریت را بدون نیکو به سرانجام برسانند، کسی که تنها باقی می ماند، نیکوست.
نیکو، لایرا و ماندوک برای ماجراجویی وارد کشتی کاپیتان نیمبرد معروف می شوند اما زمانی که نار ایست یک هیولای خونخوار را به دنبال آن ها می فرستد، این ماجراجویی مفرح تبدیل به یک ماجراجویی خطرناک و دلهره آور می شود.
قهرمانان هنگام پایین آمدن از قله های خطرناک با مشکل بزرگی رو به رو می شوند. نیکو، برای نجات دادن جانش باید در مبارزه ای به روش گلادیاتورها به مصاف جاکال برود.
زمانی که گروهی از مورچه های غول پیکر، لایرا و نیکو را تعقیب می کنند و لایرا را گاز می گیرند؛ نیکو و ماندوک برای کمک به او به اعماق زمین می روند تا فردی قدرتمند را پیدا کنند.
نیکو و لایرا با نار ایست رو به رو می شوند و برای نابود کردنش نقشه ای در سر دارند اما نقشه شان، آنطور که فکر می کردند پیش نمی رود.
نیکو، ارتشی از نورها را رهبری می کند تا ضربه نهایی را به نار ایست بزند. در همین حین، او می فهمد که چه کسانی پشت نیروهای عظیم نار ایست قرار دارد.