طلایی و خرس به خانمی که در یک کفش زندگی می کند کمک می کنند که یک خانه جدید پیدا کند. به ازای بردن کلوچه ها به خانه مادربزرگ، طلایی بالاخره این شانس را پیدا می کند که شنل شنل قرمزی را بپوشد اما گرگ ناقلا می خواهد کلوچه ها را بگیرد و شنل را خراب کند.
این مجموعه، براساس قصه طلایی و خرس است که در کودکی برایمان تعریف می کردند. تنها تفاوت آن این است که شخصیت های آشنای دیگرمانند گرگ بزرگ بد، شنل قرمزی و سه خوک کوچولو ناگهان ظاهر می شوند. این مجموعه خیلی جذاب است.
این مجموعه، براساس قصه طلایی و خرس است که در کودکی برایمان تعریف می کردند. تنها تفاوت آن این است که شخصیت های آشنای دیگرمانند گرگ بزرگ بد، شنل قرمزی و سه خوک کوچولو ناگهان ظاهر می شوند. این مجموعه خیلی جذاب است.
این مجموعه، براساس قصه طلایی و خرس است که در کودکی برایمان تعریف می کردند. تنها تفاوت آن این است که شخصیت های آشنای دیگرمانند گرگ بزرگ بد، شنل قرمزی و سه خوک کوچولو ناگهان ظاهر می شوند. این مجموعه خیلی جذاب است.
این مجموعه، براساس قصه طلایی و خرس است که در کودکی برایمان تعریف می کردند. تنها تفاوت آن این است که شخصیت های آشنای دیگرمانند گرگ بزرگ بد، شنل قرمزی و سه خوک کوچولو ناگهان ظاهر می شوند. این مجموعه خیلی جذاب است.
این مجموعه، براساس قصه طلایی و خرس است که در کودکی برایمان تعریف می کردند. تنها تفاوت آن این است که شخصیت های آشنای دیگرمانند گرگ بزرگ بد، شنل قرمزی و سه خوک کوچولو ناگهان ظاهر می شوند. این مجموعه خیلی جذاب است.
طلایی در جریان یک برنامۀ جادویی، اتفاقی تبدیل به یک نوع سبزی می شود. وقتی خرس چوب دستی جادویی مادربزرگ پری را پیدا می کند، چند پر افسانه ای می رویاند که می توانند آرزوها را برآورده کنند.
طلایی و خرس به خانمی که در یک کفش زندگی می کند کمک می کنند که یک خانه جدید پیدا کند. به ازای بردن کلوچه ها به خانه مادربزرگ، طلایی بالاخره این شانس را پیدا می کند که شنل شنل قرمزی را بپوشد اما گرگ ناقلا می خواهد کلوچه ها را بگیرد و شنل را خراب کند.
طلایی و خرس به خانمی که در یک کفش زندگی می کند کمک می کنند که یک خانه جدید پیدا کند. به ازای بردن کلوچه ها به خانه مادربزرگ، طلایی بالاخره این شانس را پیدا می کند که شنل شنل قرمزی را بپوشد اما گرگ ناقلا می خواهد کلوچه ها را بگیرد و شنل را خراب کند.
وقتی خرس می فهمد نمی تواند هنرنمایی کند، کفش های قرمز جادویی را برای مراسم وینگ دینگ می پوشد. طلایی و خرس غاز طلایی جک را موقع مراقبت از او گم می کنند.
طلایی بلیت رفتن به ماه را برنده می شود اما متوجه می شود که خرس هم دوست دارد بیاید.
گرگ ناقلا سعی می کند که رفتار گذشته اش را تغییر دهد و مثل برادرش گرگ خوب خوش رفتار شود.
وقتی طلایی «پینوکیو» را می گیرد، نمی تواند دروغ بگوید وگرنه بینی اش بزرگ می شود!
خرس عضو باشگاه جدیدی می شود که پر از «جک» های مختلف از قصه افسانه ای جنگل است.
طلایی و خرس تخمی را پیدا می کنند که وقتی می شکند تبدیل به یک بچه اژدها می شود!
خرس اتفاقی توپ جدید طلایی اش را به حیاط پشتی جادوگر ترسناک ریش قرمزی شوت می کند.
گولدی و خرس به شاهزاده چارمینگ کمک می کنند از دست سربازان پادشاه فرار کند. گولدی و خرس به کلوپ شنای هامپتی در اجرای یک برنامه کمک می کنند.
زمانیکه اولین دندان خرس می افتد، او بسیار مشتاق است که زود به خواب برود و دندان پری را ملاقات کند.
گولدی و خرس به طور تصادفی کیک ماما را پیش از مهمانی می خورند. زمانیکه وودزمن تلاش می کند درختی غولپیکر را قطع کند، گولدی و خرس قبول نمی کنند از درخت پایین بیایند.
گولدی و خرس به کرمی کمک می کنند به موقع به خانه برسد و تبدیل به پری شود. گولدی زمانیکه متوجه می شود خرس و رد نقاط مشترک زیادی دارند، احساس حسادت می کند.
صدای غورباقه و بابا خرسه به طور تصادفی جا به جا می شود. زمانیکه گولدی حافظه اش را از دست می دهد، خرس تلاش می کند به او در یادآوری هویتش کمک کند.
سربازان پادشاه به جنگل می آیند و اعلام می کنند که خوش گذراندن برخلاف مقررات است. گولدی داخل پودر جادویی جینجر می افتد و باعث می شود که ناپدید شود.
گولدی، به خرس آموزش می دهد تا مانند مادرش به رام کننده غول ها تبدیل شود. او به طور تصادفی یک غول را بیدار می کند و هامپتی غورباقه را به قهرمان مورد علاقه گولدی تبدیل می کند.
زمانیکه خرس شمشیر را از سنگ جدا می کند، او تبدیل به پادشاه جنگل می شود. خرس و گولدی پیشنهاد می دهند تا زمانیکه نوم در یک پیک نیک خانوادگی به سر می برد، از خانه او مراقبت کنند.
زمانیکه خرس شمشیر را از سنگ جدا می کند، او تبدیل به پادشاه جنگل می شود. خرس و گولدی پیشنهاد می دهند تا زمانیکه نوم در یک پیک نیک خانوادگی به سر می برد، از خانه او مراقبت کنند.
زمانیکه گولدی و بر چوب یک جادوگر گمشده را پیدا می کنند، آنها شروع به یادگرفتن پرواز می کنند. گولدی و خرس به دوستشان که بسیار ناایمد است، کمک می کنند.
وقتی طلایی و خرس جاروی گمشده یک جادوگر را پیدا می کنند، یاد می گیرند با آن پرواز کنند! طلایی و خرس به دوست بدشانسشان برایان موشه که فکر می کند همیشه بداقبال است کمک می کنند.
وقتی که خرس به دنبال اردک پلاستیکی اش می گردد، اتفاقی ساقه لوبیای غول را می اندازد. وقتی گرگ ناقلا اسکیپی را گول می زند تا دزدی کند، طلایی و خرس گرگ ناقلا را به سزای کارش می رسانند.
وقتی که خرس به دنبال اردک پلاستیکی اش می گردد، اتفاقی ساقه لوبیای غول را می اندازد. وقتی گرگ ناقلا اسکیپی را گول می زند تا دزدی کند، طلایی و خرس گرگ ناقلا را به سزای کارش می رسانند.
طلایی و خرس به شاهزاده رویاها کمک می کنند که از دست سربازهای شاه فرار کند. طلایی و خرس به باشگاه شنای هامپتی کمک می کنند که یک برنامه برگزار کنند.
وقتی اولین دندان خرس می افتد، دل توی دلش نیست که بخوابد و پری دندان را ببیند! سه خوک کوچولو با هم جروبحث می کنند و از هم جدا می شوند و دیگر در جنگل قصه ها تعمیرات انجام نمی دهند.
این مجموعه، براساس قصه طلایی و خرس است که در کودکی برایمان تعریف می کردند. تنها تفاوت آن این است که شخصیت های آشنای دیگر مانند گرگ بزرگ بد، شنل قرمزی و سه خوک کوچولو ناگهان ظاهر می شوند. این مجموعه خیلی جذاب است.
طلایی و خرس اشتباهی کیک وارونه مامان را قبل از مهمانی چای می خورند. وقتی هیزم شکن می خواهد یک درخت بزرگ به نام ناتی پیر را قطع کند، طلایی و خرس از آن پایین نمی آیند.
طلایی و خرس اشتباهی کیک وارونه مامان را قبل از مهمانی چای می خورند. وقتی هیزم شکن می خواهد یک درخت بزرگ به نام ناتی پیر را قطع کند، طلایی و خرس از آن پایین نمی آیند.
طلایی و خرس به ورن، کرم درختی، کمک می کنند که به موقع به خانه برسد تا تبدیل به یک مگس رویایی شود. وقتی خرس و رد می فهمند که نقاط مشترک زیادی با هم دارند، طلایی حسادت می کند.
طلایی و خرس به ورن، کرم درختی، کمک می کنند که به موقع به خانه برسد تا تبدیل به یک مگس رویایی شود. وقتی خرس و رد می فهمند که نقاط مشترک زیادی با هم دارند، طلایی حسادت می کند.
قبل از مسابقه آوازخوانی جنگل، صدای قورباغه و خرس پدر اتفاقی با هم جا به جا می شوند. وقتی طلایی حافظه اش را از دست می دهد، خرس سعی می کند کمکش کند یادش بیاید کیست.
قبل از مسابقه آوازخوانی جنگل، صدای قورباغه و خرس پدر اتفاقی با هم جا به جا می شوند. وقتی طلایی حافظه اش را از دست می دهد، خرس سعی می کند کمکش کند یادش بیاید کیست.
طلایی، خرس و رد کسب و کار پخت کلوچه باز می کنند که نتایج فاجعه باری به همراه دارد! طلایی و خرس هدیه هایشان را با دوستانشان جا به جا می کنند تا برای خرس مادر هدیه بزرگ روز مادر را بگیرند.
طلایی، خرس و رد کسب و کار پخت کلوچه باز می کنند که نتایج فاجعه باری به همراه دارد! طلایی و خرس هدیه هایشان را با دوستانشان جا به جا می کنند تا برای خرس مادر هدیه بزرگ روز مادر را بگیرند.
آقای لاکس چگونگی آشنایی طلایی و خرس را به آن ها یادآوری می کند.
