درباره کارتون کانون پرستاران بچه - فصل ۱ قسمت ۳
استیسی دیابت دارد و همیشه سعی می کند آن را از دیگران پنهان کند زیرا نگران طرز تفکر آن هاست.
استیسی دیابت دارد و همیشه سعی می کند آن را از دیگران پنهان کند زیرا نگران طرز تفکر آن هاست.
در شهر استونی بروک یک دختر کلاس هفتمی به نام کریستی توماس به همراه دوستانش کلودیا کیشی، مری آن اسپایر و استیسی مک گیل، یک کسب و کار پرستاری از کودکان راه می اندازد.
کلودیا می خواهد با یکی از دوستانش به یک جشن برود اما وظایف و مسئولیت هایش در اولویت هستند.
استیسی دیابت دارد و همیشه سعی می کند آن را از دیگران پنهان کند زیرا نگران طرز تفکر آن هاست.
مری آن تلاش می کند تا به پدر و دوستانش اثبات کند که می تواند دختر مسئولیت پذیر و بالغی باشد.
دان به کانون ملحق شده و اولین وظیفه اش به او محول می شود.
کلودیا و خواهرش، 2 آدم کاملا متفاوت با خصوصیات رفتاری خیلی مختلف هستند، اما پس از ایست قلبی مادربزرگشان یاد می گیرند که چگونه با هم کنار بیایند و به یکدیگر کمک کنند.
مری آن و استیسی برای تعطیلات بهاره به سواحل جرسی می روند.
مادر کیتی دوباره ازدواج می کند.
اعضای کانون پرستاران بچه به یک اردوگاه تابستانی می روند و با دوستان جدیدی آشنا می شوند.
در آخرین روزهای اردوی تابستانه، 2 عضو جدید به کانون پرستاران بچه اضافه می شوند.