درباره کارتون کریگ - فصل ۱ قسمت ۱۷
کریگ و دوستانش به یک مهمانی چای منحصر به فرد با دسرهای خوشمزه دعوت می شوند، البته اگر بتوانند تا پایان مهمانی بمانند ...!
کریگ و دوستانش به یک مهمانی چای منحصر به فرد با دسرهای خوشمزه دعوت می شوند، البته اگر بتوانند تا پایان مهمانی بمانند ...!
کریگ و دوستانش جی پی و کلسی به یک جای عجیب و غیرعادی می رسند و به جستجوی آنچه در آنجا است می پردازند.
یک بازی شرورانه در کریک ویرانی را به بار می آورد.
وقتی کریگ و جسیکا بیرون خانه می مانند، کریگ چاره ای ندارد جز اینکه خواهر کوچکش را به کریک برساند.
آخرین کتاب از مجموعه خیالی مورد علاقه کلسی در کتابخانه گم شده است، بنابراین کریگ تصمیم می گیرد به او کمک کند تا کسانی که آن را برده اند، را پیدا کند.
کریگ امیدوار است که قلعه خود را درست کند، و دوستانش را به آنجا ببرد.
برخورد با ویلدرنسا، نگهبان بیابان، به کلسی انگیزه می دهد تا هدف خود را پیدا کند.
جی پی لباسش را کثیف میکند و مجبور می شود لباسهای مخصوص یکشنبه اش را بپوشد.
کریگ خبردار می شود که در کریک بازی بالونهای آبی برگزار می شود و سعی می کند هرطور شده از زیر مراسم شام خانوادگی در برود.
کریگ مصمم است که هیولایی که در باغ پدربزرگ خرابکاری می کرد را بگیرد.
کریگ، کلسی و جی پی، گرفتار جادوگران نوجوان شده و نفرین می شوند!
کریگ انتخاب هایش را به دست یک سگ می سپارد.
کریگ به دیدن مادربزرگ و پدربزرگش می رود و باید رمز و راز آن چیزی که سبزیجات باغ پدربزرگش را می خورد، کشف کند.
کریگ موافقت می کند تا برای نقشه کشی مجرای فاضلاب کمک کند، اما خود را بیش از حد انتظارش، درگیر این ماجرا می بیند.
بچه ها با یک خالق مقوای غیر عادی ملاقات می کنند و کریگ را دعوت می کند تا به کمک او، شاهکار خود را به پایان برساند.
اصرار کریگ برای به دست آوردن پوسته سیکادا برای پدربزرگش، باعث می شود که او، کلسی و جی پی گرفتار شوند.
کریگ و دوستانش برای یافتن نوعی گل، به نهر می روند؛ اما به جای آن، قسمت جدیدی از نهر را کشف می کنند.
کریگ و دوستانش به یک مهمانی چای منحصر به فرد با دسرهای خوشمزه دعوت می شوند، البته اگر بتوانند تا پایان مهمانی بمانند ...!
کریگ و دوستانش با گروه موسیقی محلی دیدار می کنند و خودشان هم سعی دارند موسیقی راک بنوازند.
کلسی چالش بزرگی را می پذیرد، اما آیا او برای حریف وحشتناک خود آماده است؟
جی پی برای تحت تاثیر قرار دادن یک دختر، به دختران اسب سوار می پیوندد.
کریگ تصمیم می گیرد رو به روی تومان که استاد بازی چهارضلعی است و به تغییر قوانین بازی شهرت دارد بازی کند. او موفق می شود تومان را شکست دهد اما حالا مسئولیت سنگینی به گردن کریگ افتاده چون همه در کریک می خواهند لقب آس را از او که دیوانه قدرت شده بگیرند.
کریگ با بچه ای که به اندازه او عاشق کریک است از راه دور ارتباط برقرار می کند.
طلسم وحشتناکی باعث می شود کریگ تنها بچه کریک باقی بماند.
گوشی کریگ در سیکمور، بلندترین درخت کریک، گیر می کند.
جی پی دوستانش را در سفر پیدا کردن بزرگ ترین خرچنگ کریک رهبری می کند.
گروه با پسر رباتی به نام دلترون بر می خورند که ادعا می کند از سال 3030 آمده است و ربات های بالادستی اش با نوع او بی رحمانه رفتار می کنند. دلترون از گروه کمک می خواهد تا برای قدرت گرفتن خود و نجات آینده، موسیقی بیشتری به دست آورد.
کریگ از اینکه در بازی پاور پانچرز مدام به پدرش می بازد خسته می شود. او از دیوید که از ریش سفیدان کریک است کمک می گیرد تا چگونه در کاراکتر مورد علاقه اش استاد شود.
سیلر بوی اعلام می کند مسابقه ماشین سواری در راه است و هر کس برنده شود می تواند به استخر حیاط پشتی او وارد شود. کریگ و دوستانش با هم با کمک جانک لرد ماشینی می سازند اما وقتی زانوی کریگ زخم می شود، جی پی باید جای او را بگیرد.
کلسی سعی می کند کاری کند کریگ و جی پی به کتاب فانتزی «برونیکا و قاشق زمان» علاقه مند شوند، بنابراین او و استکس یک انجمن کتابخوانی مخفی راه می اندازند تا بتوانند این کتاب را با هم بخوانند. اما وقتی کریگ می خواهد انجمن کتابخوانی را از دیگران مخفی نگه دارد، اوضاع پیچیده می شود.
جی پی فکر می کند که از سیاره دیگری آمده بنابراین کریگ سعی می کند به او کمک کند با آن سیاره ارتباط برقرار کند.
کلسی دوستانش را در مهم ترین سفر ماجراجویانه تا به حال هدایت می کند: تحویل گرفتن غذای بیرون بر برای شام!
برنارد مسئول امشب است، بنابراین کریگ به دنبال یافتن شام خودش در کریک می رود.
جسیکا به نهر ناآشنایی قدم می گذارد و کریگ به دنبال او می رود تا قبل از آنکه مادرش متوجه شود او را پیدا کند!
کریگ چند حشره زیر یک سنگ پیدا می کند و تصمیم می گیرد برای آن ها شهر بسازد.
این سه نفر در اعماق گل آلود کریک طلا پیدا می کنند و کریگ برای برداشتن آن، دستگاه حفاری درست می کند.
هنگام گرمای شدید هوا، همه بستنی یخی ها در بوفه درخت خوراکی تمام می شود. کریگ و کیت به دنبال بستنی یخی می روند و هنگام رد شدن از پل، گرفتار غولی می شوند که معماهای ساده ولی حل نشدنی می گوید. هم زمان، کلسی و جی پی باید درخت خوراکی را مدیریت کنند اما شخصیت هایشان اجازه نمی دهد که به درستی آن جا را اداره کنند.
وقتی یک بچه ادعای مالکیت استامپ را می کند، کریگ چاره ای ندارد جز اینکه او را به دادگاه ببرد.
جی پی یک فسیل در کریک پیدا می کند که خیلی سریع باعث تغییر منظره می شود.
وقتی زمان نگه دار گم می شود، کریگ و دوستانش مسئولیت کمک به بچه ها برای رسیدن به موقع به شام را به عهده می گیرند.
یک کار ضروری برای کریگ پیش می آید و کلسی در استامپ تنها می ماند.