درباره کارتون ۱۰۱ سگ خالدار - فصل ۱ قسمت ۳
دالی، دیلن را به خاطر آرام و اهلی بودن بیش از حدش اذیت می کند. به همین دلیل، دیلن تصمیم می گیرد به او نشان دهد که می تواند وحشی باشد...
دالی، دیلن را به خاطر آرام و اهلی بودن بیش از حدش اذیت می کند. به همین دلیل، دیلن تصمیم می گیرد به او نشان دهد که می تواند وحشی باشد...
دیلن با انجام تمام کارهای خانه، آرزو می کند که کاش یک حیوان خانگی انسانی دشت که کارهایش را انجام دهد. / دالی در شبی ترسناک از خانه فرار می کند، حالا دیلن باید علاوه بر اینکه به دنبال او بگردد، بر ترسش هم غلبه کند.
دالی و دیلن بر سر اینکه کدام یک از آن ها می توانند سگ برتر دیزل شوند، به رقابت با هم می پردازند و...
دالی، دیلن را به خاطر آرام و اهلی بودن بیش از حدش اذیت می کند. به همین دلیل، دیلن تصمیم می گیرد به او نشان دهد که می تواند وحشی باشد...
وقتی طوفان شدید، برنامه های سگ ها را به هم می زند، دالی امور را در دست گرفته و خانه را به سرزمین عجایب یخ زده تبدیل می کند.
دیلن از اینکه بهترین دوست دالی، راکسی، به او فهماند که از او خوشش آمده، مات و مبهوت می شود! / دالی کل روز را با داگ در ایستگاه آتش نشانی می گذراند، اما با توجه به شرایط خسته کننده آنجا، حوصله اش سر می رود...
دالی اعلام می کند اشعار دیلان در واقع متعلق به اوست تا بتواند هانسل را تحت تاثیر قرار دهد. اما این کار او باعث می شود به یک رقابت شعرخوانی دعوت شود. آیا او هنوز هم تلاش خواهد کرد بر ادعایش اصرار کند یا اینکه حقیقت را خواهد گفت؟
زمانیکه دلایلا و دالی در روز مادر بر سر موضوعی بحث می کنند، داگ پیشنهاد می کند که آنها باید روز را با هم در داگ اسپا سپری کنند تا به یکدیگر نزدیک تر شوند. اما آیا این ماجرا به فاجعه خواهد انجامید؟
جرمی در پارک به وقوع پیوسته و شواهد به سمت خیابان سگ های خالدار منتهی می شود و به همین ترتیب دیلان تبدیل به کارآگاه می شود. او فکر می کند می تواند تحقیقات را به تنهایی هندل کند و به همین دلیل پیشنهاد کمک از برادر کوچکش دیزل را که قدرت بویایی فوق العاده ای دارد، رد می کند.
کک ها در خیابان سگ های خالدار پراکنده شده اند. دیلان وارد عمل می شود و کسانی را که مبتلا شده اند را مجبور می کند در قرنطینه بمانند.
وقتی کلریسا سعی می کند جلوی بازدید سلطنتی از کمدن تاون را بگیرد، انقلاب دالی باعث آشوب می شود و پرل بیچاره را در موقعیت بدی قرار می دهد. سگ های سلطنتی راضی به نظر نمی رسند. نوبت تلافی رسیده است. دالی و داکینز کاری می کنند که دیلان همه چیز دان باور کند که موجودات فضایی به کمدن آمده اند و او تنها کسی است که می تواند جلوی از بین رفتن قریب الوقوع سگ ها را بگیرد.
دالی در بسترش مانده و خودش را با جاسوسی کردن از همسایه ها سرگرم می کند. وقتی کلریسا دیلان را فریب می دهد که مثل دیوانه ها رفتار کند، هوگو با مرکز کنترل و پیشگیری آفت تماس می گیرد!
دالی در بسترش مانده و خودش را با جاسوسی کردن از همسایه ها سرگرم می کند. وقتی کلریسا دیلان را فریب می دهد که مثل دیوانه ها رفتار کند، هوگو با مرکز کنترل و پیشگیری آفت تماس می گیرد!
خانواده دالمیشن برای تعطیلات به کورن وال می روند. اما دیلان و دالی مجبور می شوند بیشتر از یک بار دیگران را نجات دهند. آن ها با اسپایک از نژاد دوبرمن آشنا می شوند که موج سواری بلد است.
در گرم ترین روز سال، توله سگ ها به برکه می روند. پاپی داوینچی دیوارنوشته هایی در خیابان می کشد که بین انسان های کمدن بسیار سروصدا به پا می کند.
دیلان با انسانی به نام هانتر آشنا می شود و وقتی می فهمد هر دوی آن ها عاشق فضا هستند سریع با او دوست می شود. اما هدف های هانتر سالم نیستند و طولی نمی کشد که دیلان می فهمد خانواده اش با بزرگ ترین دشمن خانواده آن ها در تقابل است.
دیلان، دالی و دیزل برای تریپل دی جشن تولد می گیرند. دالی فرگوس مجروح را به خانه دالمیشن دعوت می کند تا در آنجا بهبود پیدا کند.
دیلان فچ را استخدام می کند. فچ دستیار الکترونیکی شیکی است که به او در اداره کردن خانه کمک می کند. دالی می خواهد در یک مسابقه برنده شود اما به شانس زیادی نیاز دارد.
وقتی دیلاندر حیاط پشتی چندین شیء عتیقه پیدا می کند، پورشیا و دانته درس وحشتناکی به او می دهند. توله سگ ها یکی پس از دیگری ناپدید می شوند.
وقتی دالی و دیلان فکر می کنند که دروثی گلوبند الماس جدید کلاریسا را دزیده وحشت زده می شوند. پرل دالی را برای یک روز به کارآموزی می برد و می فهمد که کار پلیس خیلی بیشتر از چیزی است که تصورش را می کرد.
تمام دغدغه دیلان شده بازی ویدئویی تازه اش به نام پودل ولف! وقتی دالی و دوستان دخترش از یک اردوی پسرانه محروم می شوند، به پسرها درسی می دهند.
دالی در محفظه ای که توسط یک جرثقیل در هوا معلق مانده گرفتار می شود. داکینز احساس می کند که دیلان و دالی قدرش را نمی دانند، به همین خاطر دست به اعتصاب می زند.
هانسل در یک ماجراجویی در بازی تخته ای پودل ولف به دیلان می پیوندد. دیلان از دی جی کمک می خواهد تا مخفیانه حرکات موزون را به او یاد بدهد.
وقتی دالی یک شیرین کاری می کند که منجر به مجروح شدن هوگو می شود، داگ و دلایلا او را مجبور می کنند که خدمتکار فروتن کلاریسا شود. کلاریسا از دیلان می خواهد که در مهمانی سالانه تابستان اجرا کند.
دیلان، دالی و توله سگ ها خواب ناآرامی در طول شب دارند. خواب های آن ها پر است از ماجراجویی در فضا، شوخی های دستی با همسایه ها و حرکات موزون.
وقتی پیش بینی دانته درست از آب در می آید، او شروع به ریسک کردن می کند و خودش را به خطر می اندازد. هانتر دوباره سروکله اش پیدا می شود. او سعی می کند توله سگ ها را بگیرد و کت خزدار کروئلا را بردارد.
وقتی دشمن خانواده دالمیشن برمی گردد، خیابان 101 دالمیشن به محاصره در می آید. آیا آن ها تبدیل به کت خزدار می شوند؟ یا آیا همه با هم متحد می شوند تا بزرگ ترین دشمنشان را شکست دهند؟