درباره کارتون ریکی زوم - فصل ۱ قسمت ۵۱
دوستان موتوری یک سرویس تحویل محموله به راه می اندازند و با سرعت خیلی زیاد بسته ها را به مقصدشان می رسانند.
دوستان موتوری یک سرویس تحویل محموله به راه می اندازند و با سرعت خیلی زیاد بسته ها را به مقصدشان می رسانند.
وقتی ریکی و دوستانش از هانک و هلن برای دریافت نشان های نجات خود دیدن می کنند، ریکی هیجان زده میشود.
ریکی به طور تصادفی اعتقاد دارد که رمپ نجات جدید پدرش اسباب بازی مسابقه غلات صبحانه است.
نوه افسر بانکر ، باستر از توت یاد می گیرد که برخی از قوانین ممکن است نقض شود ، و برخی دیگر بی دلیل نیست که وضع شده اند.
ریکی و دوستان در حال اجرای برنامه فستیوال استیل هستند.
ریکی به یک موتور میانتشت کمک می کند تا بادبادک بسازد. ریکی و دوستان دوچرخه در تحویل پیتزا به بلیپ کمک می کنند.
ریکی می خواهد از شهر محل زندگی خود ویدئویی بگیرد. لوپ باید عکسی از خودش داشته باشد تا به پدرش بدهد.
اسکوتیو وظیفه هدایت رفقای دوچرخه را در خطوط سفید شکسته در پیست مسابقه موتورسیکلت به عهده دارد.
سایت سلولی دچار نقص می شود ، بنابراین بر ارتباطات مختلف از راه دور در شهر تأثیر می گذارد.
ریکی و دوستان دوچرخه با استفاده از یک آهنربای بزرگ آهن قراضه ها را جمع می کنند.
ریکی در یک توپ شیشه ای گیر می افتد که در سطح شهر شروع به غلتیدن می کند. هنگامی که شناور مدرسه آنها گم می شود ، ریکی و دوستان دوچرخه تصمیم می گیرند که یک مدل جدید بسازند.
ریکی متخصص یک شیرین کاری دوچرخه است که با آن قهرمان استیل را به خود جلب می کند.
یک موتور سیکلت شبح مانند در سطح شهر می چرخد. هواپیمای بدون سرنشین اسکوتیو ناگهان از اطاعت از وی سر باز می زند.
برای نمایشگاه نور این شهر ، اسکوتیو می خواهد دستگاه روشنایی پلت فرم را با یک دستگاه خیالی جایگزین کند.
مادرش به ریکی مأموریت داده است تا توت را در زمین بازی تماشا کند.
توت می خواهد ریکی را برای انجام یک رقص با خود ببرد ، اما ریکی بیشتر علاقه مند به مسابقه با داشر در سراسر شهر است.
مادران ریکی و اسکوتیو در یک رویداد ورزشی خانوادگی که قرار است یک سرگرمی باشد ، به یک رقابت جدی می پردازند.
افسر بانکر یک روز مرخصی می گیرد و با تحویل دهنده پست آقای هوپلا، که جانشین پدر ریکی است، جایش را عوض میکند.
توپ توت گم می شود و پیدا کردن آن به عهده ریکی و دوستان دوچرخه است.
یکی از اسکوتیو عقب می ماند و شروع به خرابکاری با تنظیمات جشن تولد ماکسول می کند.
افسر بانکر ریکی و دوستان دوچرخه را مسئول اجرای یک نمایشگاه برای اجرای قوانین این رویداد می کند زیرا خودش درگیر وضعیت ترافیکی است.
خانم بیکلی در خواب در سطح شهر غلت می زند و این به عهده ی ریکی و دوستان دوچرخه است که او را به خانه برسانند.
بلیپ ریکی و دوستان دوچرخه سوار را در شکار تخم مرغ عید پاک رهبری می کند.
ریکی و لوپ برای شغل دستیاری خانم بایکلی که به عنوان نگهبان عبور دانش آموزان مدرسه خدمت می کند، رقابت می کنند.
استیل قصد دارد یک فیلم بسازد، بنابراین او برای ایده ی یک صحنه نجات از خانواده ریکی کمک می خواهد.
ریکی از پدرش واکی تاکی اجازه می گیرد که وضعیت اضطراری را به او اطلاع دهد.
نسخه تغییرشکل دهنده ای از بابانوئل به زمین سقوط می کند و چهار موتور ماموریت دارند به او کمک کنند. اسکوتیو می خواهد برای برنامه چراغانی شهر، دستگاه نوردهی صحنه را ارتقا دهد.
نسخه تغییرشکل دهنده ای از بابانوئل به زمین سقوط می کند و چهار موتور ماموریت دارند به او کمک کنند. اسکوتیو می خواهد برای برنامه چراغانی شهر، دستگاه نوردهی صحنه را ارتقا دهد.
مادر ریکی او را مسئول بردن توت به زمین بازی و مراقبت از او می کند.
ریکی و دوستانش نشانی جادویی پیدا می کنند که شبیه نشان های جادویی کتاب های کمیک است و فکر می کنند این نشان می تواند مهارت های آن ها را تقویت کند.
لوپ توپ گمشده باستر را پیدا می کند و باستر او را قهرمان می داند. به همین خاطر لوپ فکر می کند می تواند به تنهایی کارهای قهرمانانه انجام دهد.
لوپ توپ گمشده باستر را پیدا می کند و باستر او را قهرمان می داند. به همین خاطر لوپ فکر می کند می تواند به تنهایی کارهای قهرمانانه انجام دهد.
توت دلش می خواهد موتورهای نجات را با رادار خانه ریکی کنترل کند اما این کار خیلی زود حوصله اش را سر می برد و دوستان موتوری تصمیم می گیرند با ایجاد یک موقعیت اورژانسی ساختگی، هیجان کارش را بیشتر کنند.
سرعت چرخ های مکسول کم شده و صفی طولانی از مشتریان جلوی تعمیرگاه او ایجاد شده به همین خاطر دوستان موتوری تصمیم می گیرند به او کمک کنند. پدر اسکوتیو اتفاقی از سبد اوراقی اش جدا می شود و همه محتویات آن در خیابان ها پخش می شود.
سرعت چرخ های مکسول کم شده و صفی طولانی از مشتریان جلوی تعمیرگاه او ایجاد شده به همین خاطر دوستان موتوری تصمیم می گیرند به او کمک کنند. پدر اسکوتیو اتفاقی از سبد اوراقی اش جدا می شود و همه محتویات آن در خیابان ها پخش می شود.
مکسول چندتا از دوستانش را به اردو می برد اما چون دوستان موتوری سنشان کم است، نمی تواند آن ها را ببرد. استیل فوق العاده بلیت های مجانی سینما در شهر قایم کرده و همه به دنبال آن بلیت ها می گردند.
مکسول چندتا از دوستانش را به اردو می برد اما چون دوستان موتوری سنشان کم است، نمی تواند آن ها را ببرد. استیل فوق العاده بلیت های مجانی سینما در شهر قایم کرده و همه به دنبال آن بلیت ها می گردند.
بلیپ اشتباهی جعبه ای را که حاوی کتاب های کمیک استیل فوق العاده بود بر می دارد و قرار است در یک مرکز بازیافت اوراق شود و دوستان موتوری سعی دارند جلوی او را بگیرند. چون مکسول می خواهد استراحت کند، اسکوتیو به ربات های اسکوت خود اجازه می دهد در فروشگاه مکسول تعمیراتی انجام دهند.
بلیپ اشتباهی جعبه ای را که حاوی کتاب های کمیک استیل فوق العاده بود بر می دارد و قرار است در یک مرکز بازیافت اوراق شود و دوستان موتوری سعی دارند جلوی او را بگیرند. چون مکسول می خواهد استراحت کند، اسکوتیو به ربات های اسکوت خود اجازه می دهد در فروشگاه مکسول تعمیراتی انجام دهند.
دوستان موتوری بیش از حد در ماشین واکس، واکس ریخته اند و هر موتوری که واکسی می شود سر می خورد و در جاده چرخ می زند.
توت می خواهد ریکی را با خود به اجرای حرکات نمایشی ببرد؛ اما ریکی بیشتر دلش می خواهد با دشر در شهر مسابقه دهد.
لوپ اتفاقی ابزار موسیقی دی جی و اسکوتیو را می شکند و سعی دارد آن را تعمیر کند. استیل فوق العاده یک فیلم می سازد و به سراغ خانواده ریکی می رود تا درباره صحنه نجات از آن ها ایده بگیرد.
در یک مراسم ورزشی خانوادگی که با هدف سرگرمی برپا شده، مادر ریکی و مادر اسکوتیو رقابت سرسختانه ای را با هم شروع می کنند.
افسر بانکر یک روز را مرخصی می گیرد و آقای هوپلای پستچی جایگزین او می شود و بعد پدر ریکی جایگزین آقای هوپلا می شود.
توپ توت گم شده و ریکی و دوستان موتوری باید آن را پیدا کنند.
ریکی و لوپ برای سِمَت دستیاری آقای بایکلی با هم رقابت می کنند.
افسر بانکر، ریکی و دوستان موتوری را مسئول اجرای قوانین یک نمایشگاه می کند و خودش باید به سراغ یک مشکل ترافیکی برود.
خانم بایکلی وقتی خواب است در شهر به راه می افتد و ریکی و دوستان موتوری باید او را به خانه برسانند.
بلیپ برای به دست آوردن نشان رهبری، راهنمای ریکی و دوستان موتوری می شود تا تخم مرغ های روز عید پاک را پیدا کنند.
لوپ اتفاقی ابزار موسیقی دی جی و اسکوتیو را می شکند و سعی دارد آن را تعمیر کند. استیل فوق العاده یک فیلم می سازد و به سراغ خانواده ریکی می رود تا درباره صحنه نجات از آن ها ایده بگیرد.
دوستان موتوری یک سرویس تحویل محموله به راه می اندازند و با سرعت خیلی زیاد بسته ها را به مقصدشان می رسانند.