درباره کارتون داستان اردک ها - فصل ۳ قسمت ۹
وقتی پنومبرا احساس دلتنگی می کند، وببی قصد دارد به او ثابت کند که زمین می تواند سرگرم کننده باشد و او را به گردش می برد.
وقتی پنومبرا احساس دلتنگی می کند، وببی قصد دارد به او ثابت کند که زمین می تواند سرگرم کننده باشد و او را به گردش می برد.
هویی در مسابقه صعود به مقام وودچاک ارشد در برابر ویولت رقابت می کند ، در حالی که اسکروج و بقیه اعضای خانواده به دنبال گنج مخفی وودچاک ارشد می گردند.
خانواده مثل همیشه نیست... چون معلوم میشود که عکسبرداری خانوادگی برنامه ریزی شده ممکن است فقط بخشی از یک "آرزو"ی بزرگتر باشد که اشتباهی برآورده شده.
یک بازی ویدیویی جاسوسی به طور خطرناکی به واقعیت تبدیل می شود درحالیکه لانچ پد و دوئی باید جلوی F.O.W.L (برنامه مامور استیل بیک برای از بین بردن داکبورگ) را بگیرند.
خانواده در پی یافتن یک راز گمشده به جمع پریهای دریایی "ذن" می پیوندند ، اما لویی فکر میکند که پریهای دریایی به ظاهر معصوم یک نقشه ی شرورانه در سر می پرورانند.
لویی قصد دارد در یک مهمانی با کلاس بالا یک شکست را بپذیرد تا سه کابالرو بتوانند در حالی که دونالد سعی می کند از کنار برگزارکننده ی مهمانی عبور کند ، بازی کنند.
هوی با پسر ربات ارتباط برقرار می کند ، یک راز از گذشته گیرو یک تهدید برای نابودی شهر و گیزموداک است.
دیویی باید قهرمان دوست داشتنی کشتی وایکینگ را در یک نبرد مهم برای سرنوشت زمین شکست دهد.
هنگامی که یک سارق جادویی مرموز به سرزمین اردکها می رسد، لنا باید با گذشته خود روبرو شود، و با اکراه با عمه بدجنس خود، همبازی شود.
وقتی پنومبرا احساس دلتنگی می کند، وببی قصد دارد به او ثابت کند که زمین می تواند سرگرم کننده باشد و او را به گردش می برد.
بچه ها به خانه خالی از سکنه در داکبورگ را می روند در حالی که لانچ پد با ارواح گذشته روبرو می شود.
مسابقه ی راکرداک به رقابتی بین خواهر و برادر در هتل بهاری تبدیل می شود.
دارکینگ با کشف یک توطئه تاریک که مربوط به یکی از کارمندان اسکروج بود، یک همراه جدید پیدا می کند.
بیکلی و وبی دیگران را برای حمله دشمن آموزش می دهند.
بچه ها متحد می شوند تا تکه های از دست رفته شمشیر جادویی را که در بازار پنهان شده است، پیدا کنند.
بچه ها سعی می کنند خود را با تست دادن ثابت کنند تا جایگاه زئوس را در میان خدایان یونان بگیرند.
اسکروج مجبور می شود وقتی دونالد و دلا برای اولین ماجراجویی خود برای یافتن مصنوعی قدرتمند می روند، از آنها نگهداری می کنند، غافل از اینکه بردفورد شخصاً این مأموریت را بر عهده دارد.
دعوای شدیدی بین اسکروج و خواهرش، ماتیلدا، شکل می گیرد که تمام اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. در همین حین، فانتون بلات در تلاش است تا یک اثر هنری با ارزش را از قلعه مک داک بدزدد و قلعه را برای یک بار برای همیشه نابود کند.
اسکروج با دشمن خونی اش، بابانوئل، متحد می شود تا کریسمس را نجات دهد!