درباره کارتون ریلاکوما و کائورو - فصل ۱ قسمت ۱۰ : هاوایی
هم اتاقی ها صدای سلام کردن را به خانه خود می آورند تا روز کائورو را روشن کنند، زمانی که نامزدی همکارانش در هاوایی انرژی او را پایین می آورد...
هم اتاقی ها صدای سلام کردن را به خانه خود می آورند تا روز کائورو را روشن کنند، زمانی که نامزدی همکارانش در هاوایی انرژی او را پایین می آورد...
کائورو ازینکه دوستانش وقت ندارند و او تنها شده، افسرده شده است. ریلاکوما نمی تواند بدون اینکه پنکک را بسوزاند پنکک درست کند...
یک حس وحشت بیش از حد بر کائورو غلبه می کند وقتی یک نوشته دریافت می کند مبنی بر اینکه کس خواستار کپه ای از پنکیک ها در ازای بازگشت ایمن ریلاکوما می شود.
باران زیاد باعث رشد کردن قارچ های خودرو در کنار خانه می شود و روح کائورو خیس می شود وقتی او موضوع شایعات قرار می گیرد...
در هنگامی که ریلاکوما می تواند از خوردن غذا صمیمانه لذت ببرد و در جشنواره تابستانه بازی کند، کائورو به خاطر ناسازگاری خودش ناامید می شود...
با رفتن برق کارو دوستانش در مسیرشان توسط روحی متوقف می شوند....
بعد از یک سری بدشانسی در هفته قبل، کائورو یک آدم دیوانه را ملاقات می کند که به او می گوید درختی که با چوب آن اتاق او را ساختند بدیمن است و بدشانسی می آورد...
برای کمک به او برای کم کردن وزن، کائورو تجهیزات بسیار گرانی از اینترنت سفارش می دهد...
دیدن مبارزه کردن کائورو با مساله مالی اش، ریلاکوما، کوریلاکوما و کیرویتوری را به این فکر وامی دارد که یک کار پاره وقت پیدا کنند و درآمد خود را روی هم بگذارند...
با پوشیده شدن همه جا با برف دسامبر، ریلاکوما پیشنهاد می دهد که برای مرد برف روب یک کلاه گرم ببافند، چون به نظر می رسد که خیلی سردش باشد...
هم اتاقی ها صدای سلام کردن را به خانه خود می آورند تا روز کائورو را روشن کنند، زمانی که نامزدی همکارانش در هاوایی انرژی او را پایین می آورد...
فکر کردن به اینکه دلیل روشنایی آسمان در شب آدم فضایی ها هستند باعث می شود کوریلاکوما با یک چراغ هرمی شکل تلاش کند با آن ها ارتباط برقرار کند...
در قسمت آنچه گذشت می بینیم که کائورو به یاد می آورد زمانی می خواسته یک گربه خانگی داشته باشد اما او با یک خرس دوست داشتنی آشنا شده و به زودی او به هم اتاقی اش بدل شده است...
زمان تخریب آپارتمان نزدیک است و کائورو به دنبال یک جای جدید می گردد. آن ها تلاش می کنند چیزهایی را که لازم ندارند دور بریزند...