درباره کارتون لینو : هیولای مخملی زبان
انیمیشن سینمایی "لینو: ماجراجویی با 9 زندگی" یا "لینو: هیولای مخملی" در سبک کمدی-ماجراجویی به کارگردانی رافائل ریباس ، محصول کشور برزیل است که در سال 2017 منتشر شد. این انیمیشن سینمایی زیبا توسط کمپانی استارت گرافیک انیمیشن Start Desenhos Animados و کمپانی بین المللی فاکس Fox International Productions تولید و توسط کمپانی فاکس قرن بیستم 20th Century Fox Brazil در کشور برزیل ، توسط استودیو سرگرمی چتر Umbrella Entertainment در کشور استرالیا و توسط سرویس ویدیویی اِچ بی او مکس HBO Max در کشور آمریکا منتشر و اکران شد. انیمیشن "لینو: هیولای مخملی" نامزد دریافت 3 جایزه از 3 جشنواره بین المللی از جمله ، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم انیمیشنی در سال 2018 در جشنواره جایزه بزرگ سینمای برزیل Cinema Brazil Grand Prize و جشنواره جوایز پلاتین برای سینمای ایبروآمریکایی The Platino Awards for Iberoamerican Cinema ، شده است. در خلاصه داستان این انیمیشن کمدی ماجراجویی آمده است ؛ "لینو" یک مرد جوان است که در مهمانی ها و جشن ها با پوشیدن لباس گربه به سرگرم کردن کودکان می پردازد اما از کار خود ناراضی ست ، زیرا کودکان لوس و بی ادب و کارکنان محلی که او در آنجا کار می کند ، همیشه رفتاری زشت و تمسخرآمیز با او دارند و این موضوع باعث ناراحتی لینو شده و او همیشه احساس افسردگی می کند. لینو درآمد بسیار کمی دارد و نمی تواند هزینه ها و مخارج زندگی خود را تامین کند و صاحبخانه اش به دلیل اینکه لینو کرایه خود را پرداخت نکرده ، او را از خانه بیرون می کند. در همین حین "ویکتور" هم کلاسی و همسایه قدیمی لینو که در گذشته همیشه او را آزار می داد ، با لینو برخورد می کند و پس از آگاهی از این موضوع از لینو می خواهد که شب را در خانه او سپری کند. لینو که جایی برای رفتن ندارد به اکراه دعوت ویکتور را قبول کرده و به خانه او می رود. پس از اینکه لینو به خواب می رود ، ویکتور با پوشیدن لباس گربه ای لینو از خانه خارج شده و از این لباس برای سرقت استفاده می کند و بدون اینکه متوجه باشد چه دردسری برای لینو درست خواهد کرد ، به خانه باز می گردد و لباس گربه ای لینو را در سر جای خود قرار می دهد. صبح روز بعد ، لینو پس از بیدار شدن از خواب تصمیم می گیرد با یک جادوگر به نام "دُن لئون" ملاقات کرده و از او برای تغییر دادن زندگی اش کمک بخواهد. دن لئون پس از شنیدن صحبت های لینو یک طلسم برای او آماده کرده و نحوه اجرای این طلسم را برای لینو به طور کامل توضیح می دهد. لینو پس از رفتن به محل کار ، تصمیم می گیرد طلسم را اجرا کند ، اما به دلیل اشتباه انجام دادن مراحل طلسم به یک گربه بزرگ مخملی تبدیل می شود! در همین حین گزارش سرقت های ویکتور به دست پلیس می رسد و دو افسر پلیس ماموریت پیدا می کنند در مورد شخصی که با لباس گربه دست به سرقت زده تحقیق کنند. دو افسر پلیس پس از تحقیق و بررسی در مورد لباس گربه ای ، لینو را پیدا کرده و برای دستگیری لینو به محل کار او می روند. لینو پس از آگاهی از این موضوع از دست دو افسر پلیس فرار کرده و قصد دارد نزد دن لئون برود تا مشکل او را حل کند. این مرد جوان که اکنون به یک گربه مخملی بزرگ و غول پیکر تبدیل شده ، هنگام فرار از دست پلیس وارد یک کوچه می شود که ناگهان یک نوزاد کوچولو و بامزه در آغوش او سقوط می کند! لینو چاره ای جز فرار ندارد و با دیدن نوزاده به او علاقه مند شده و به همراه نوزاد کوچولو نزد دن لئون می رود. دن لئون پس از دیدن لینو متوجه موضوع شده و تصمیم می گیرد این هیولای مخملی را نزد استاد خود برده و برای بازگرداندن لینو به حالت انسانی از او کمک بخواهد. لینو هیولای مخملی به همراه نوزاد و دن لئون به سوی محل زندگی استاد دن لئون حرکت می کنند ، اما پلیس در تعقیب آنان است و لینو باید هر چه زودتر به حالت انسانی خود بازگردد تا بتواند نوزاد را به دست پدر و مادرش رسانده و بی گناهی خود را به پلیس اثبات کند...
نمایش بیشتر