درباره کارتون جزیره اردوگاه تابستانی - فصل ۱ قسمت ۲۷
خارپشت در طول برنامه رادیویی خود با شخصی که به کمک او احتیاج دارد تماس می گیرد.
خارپشت در طول برنامه رادیویی خود با شخصی که به کمک او احتیاج دارد تماس می گیرد.
اسکار و جوجه تیغی به جزیره کمپ تابستانی می رسند و خیلی سریع می فهمند که یک اردوی تابستانی عادی مشاوران جادویی و آدم فضایی و درختان سخنگو ندارد...
آلیس برای یک مهمانی چای ، اسکار و دوستان هیولای خود را فریب می دهد چون می خواهد هیولاها را تبدیل به بچه های کوچولو و بامزه کند.
اسکار متوجه میشود که برای دریافت جوایز، نیاز است که نشان های شایستگی کسب کند.
اسکار با یتی نوجوان دوست می شود.
اسکار وانمود می کند که یک دست پیژامه ی سخنگو است تا دوستهای پیژامه ای خود را خوشحال کند.
سوزی یک مسابقه ی استعدادیابی برگزار میکند که همه در اردوگاه در ان به رقابت می پردازند.
اسکار و جوجه تیغی به سیاره ای میرسند که هیچ احساسی ندارد.
اسکار و جوجه تیغی با روحی دوست میشوند که نمی داند کیست.
اسکار یک نوار ویدئویی اسرارآمیز قدیمی در کتابخانه پیدا میکند.
با کمک بسکتبال اسکار ضربه ای میزند که باعث صعود او در لیگ طلایی میشود.
جوجه تیغی و مکس دبیرستان کوچکی پیدا میکنند و در آن بطور تصادفی توسط یک آزمایش شیمیایی کوچک میشوند.
اسکار و جوجه تیغی میفهمند که با استفتده از ماسه ی متحرک میتوانند در زمان سفر کنند.
اسکار و جوجه تیغی وظیفه دارند یک جشن تولد برای سوزی برپا کنند. آنها نیاز به استخدام یک گروه خواننده ، چند اسب شاخدار و وسایل لازم دیگر برای یک مهمانی جادویی دارند.
ماه از اینکه اسکار دستبند دوستیشان را گم میکند دلشکسته میشود.
مادرخوانده ی هیولا قرار است به دیدنش بیاید و او نگران است.
بچه ها در اردوگاه بستنیهای جادوگرها را میخورند و قدرتهای جادویی پیدا میکنند.
پتوی پپر در کمد خوابگاه گم میشود.
یک سگ کوچولو جوجه تیغی را گاز میگیرد و او شروع به رفتارهای عجیبی میکند.
اسکار و دوستانش توسط سوزی و مشاوران اردوگاه جادوگران به بازی سافت بال دعوت می شوند. بچه ها سعی می کنند منصفانه بازی کنند ، اما کاملاً واضح است که جادوگران از جادوی خود برای تقلب استفاده می کنند.
اسکار و جوجه تیغی یاد میگیرند که چگونه زمان را متوقف کنند.
یک طوفان تنها شانس اسکار و جوجه تیغی را برای دیدن یک ستاره ی دنباله دار میگیرد.
اسکار باید یک ساندویچ برای جوجه تیغی بخرد تا دوستیشان حفظ شود.
اسکار یک دوربین فیلمبرداری از والدینش دریافت میکند و میخواهد به آنها ثابت کند که جادو در جزیره اتفاق میفتد.
بچه ها در اردو داستانهای ترسناکی تعریف میکنند و داستانها به حقیقت میپیوندند. حالا آنها باید با اشباح داستانهای خودشان مبارزه کنند.
اسکار و جوجه تیغی و بقیه ی بچه های اردوگاه برای رفتن به جزیره ی غیر جادویی هارتفورد هیجانزده هستند.
رسیدن پودل آدم فضایی مهارتهای میزبانی اسکار را در بوته ی آزمایش میگذارد.
خارپشت در طول برنامه رادیویی خود با شخصی که به کمک او احتیاج دارد تماس می گیرد.
اسکار و جوجه تیغی برای درمان بیماری تهدید کننده اردوگاه آلیس باید با جادوگران همکاری کنند.
اسکار و جوجه تیغی وقتی در طی شکار لاشخور در تیم های مختلف قرار می گیرند باید یاد بگیرند که بدون وجود یکدیگر دوام بیاورند.
در مهمانی لباس آلیس ، اردوگران به طرز جادویی به لباس های خود تبدیل می شوند.
لباس خواب اسکار میترسد که اسکار از او بزرگتر شود ، اسکار سعی می کند کمک کند اما همه چیز خراب می شود.
اسکار و جوجه تیغی ساختار جدیدی را در این جزیره کشف می کنند و با سرپرست آن دوست می شوند.
نقاشیهای اسکار محبوب نیستند. او سعی میکند خودش را بهتر بشناسد.
خارپشت و اسکار خود را در کابین سوزی گرفتار می کنند و باید بدون اینکه شناسایی شوند فرار کنند.
جوجه تیغی هنگامی که به دنبال دفترچه خاطرات گمشده خود است ، شهری در زیر تخت خود پیدا می کند.
رامونا از جوجه تیغی و اسکار دعوت می کند تا در یک آیین ویژه تعطیلات شرکت کنند.
اسکار ، مکس و جوجه تیغی در ازای چیپس در حق بارف جن لطفی می کنند.
جوجه تیغی می خواهد نشان علمی طلایی را از آن خود کند و در یک رقابت غیر منتظره شرکت می کند.
خارپشت سعی می کند عشقش را فراموش کند تا بتواند تمرکز خود را بر روی جادو دوباره بدست آورد.
بچه ها روزی بارانی را در کتابخانه سپری میکنند.