درباره کارتون گوژپشت نتردام
کارتون گوژپشت نتردام (The Hunchback of Notre Dame) در سبک موزیکال - فانتزی - خانوادگی به کارگردانی گری تروسدال (Gary Trousdale) و کیرک وایس (Kirk Wise) در سال 1996 میلادی منتشر شد و سی و چهارمین انیمیشن بلند کمپانی والت دیزنی محسوب می شود. این انیمیشن سینمایی محصول مشترک کشورهای فرانسه و آمریکاست و بر اساس برداشت و اقتباسی آزاد از رمانی به همین نام (منتشر شده در سال 1931 میلادی) اثر ویکتور هوگو (Victor Hugo) شاعر و نویسنده نامدار فرانسوی ساخته شده است. این کارتون بسیار زیبا توسط کمپانی تصاویر والت دیزنی - والت دیزنی پیکچرز (Walt Disney Pictures) و استودیو انیمیشن سازی این کمپانی (Walt Disney Animation Studios) تولید و توسط کمپانی بوینا ویستا پیکچرز (Buena Vista Pictures) در کشورهای بریتانیا، آمریکا و 5 کشور دیگر منتشر و اکران شد. این انیمیشن سینمایی پس از اکران مورد توجه منتقدان قرار گرفت و به طور کلی نقدهای مثبتی دریافت کرد و در گیشه نیز عملکردی موفقیت آمیز داشت و با فروشی بالغ بر 325 میلیون دلار به پنجمین فیلم پردرآمد در سال 1996 تبدیل شد. در سال 2002 یک انیمیشن ویدیویی به نام گوژپشت نتردام 2 بر اساس این کارتون و به عنوان دنباله ای برای آن به صورت بین المللی منتشر شد. انیمیشن گوژپشت نتردام موفق به دریافت 8 جایزه معتبر و نامزد دریافت 26 جایزه دیگر از 9 جشنواره بین المللی شده که از میان جوایز دریافت شده توسط این کارتون می توان به جایزه بهترین بازیگر - صداپیشه انیمیشن (برای راث لمبرت) در سال 1997 در جشنواره انجمن بازیگران آمریکا (Casting Society of America) و جایزه برترین فیلم های باکس آفیس در همین سال در جشنواره جوایز موسیقی فیلم و تلویزیون آسکاپ (ASCAP Film and Television Music Awards) اشاره کرد. این کارتون در سال 1997 نامزد دریافت جایزه بهترین موسیقی متن اصلی در یک فیلم انیمیشنی در جشنواره گلدن گلوب (Golden Globes) و نامزد دریافت جایزه بهترین موسیقی در جشنواره جوایز آکادمی اسکار (Academy Awards) نیز شده است. در خلاصه داستان این کارتون موزیکال فانتزی آمده است؛ در سال 1462 میلادی گروهی از کولی ها به صورت غیرقانونی وارد شهر پاریس شده و قصد دارند مخفیانه در این شهر زندگی کنند اما توسط قاضی کلود فرولو وزیر بی رحم دادگستری شهر پاریس و افراد او محاصره می شوند. در همین حین یک زن کولی در حالی که بسته ای را در دست گرفته از محاصره سربازان قاضی فرولو فرار کرده و این قاضی سنگدل و شرور به گمان اینکه این زن این بسته را دزدیده به تعقیب او می پردازد. در این تعقیب و گریز زن کولی به سمت پله های کلیسای جامع نتردام فرار می کند اما در اثر برخورد سرش با این پله ها جان خود را از دست می دهد. قاضی فرولو به سراغ جسد زن کولی رفته و با باز کردن بسته ای که در آغوش این زن قرار دارد شوکه می شود. در این بسته یک نوزاد بدشکل و گوژپشت قرار گرفته که مدام گریه می کند و این قاضی جنایتکار برای رها شدن از دست این نوزاد زشت و ترسناک تصمیم می گیرد او را به درون یک چاه پرتاب کند. کشیش کلیسای نتردام که شاهد این ماجراست مانع از انجام این جنایت شده و قاضی فرولو را متهم می کند که یک زن را در آستانه این کلیسا به قتل رسانده است. قاضی فرولو برای در امان ماندن از خشم مردم به ظاهر توبه کرده و با اکراه موافقت می کند که از این نوزاد مراقبت کرده و او را بزرگ کند. این فرد شیطان صفت نام کازیمودو (به معنای نیمه شکل) را برای این کودک انتخاب کرده و او را در برج ناقوس های کلیسای جامع نتردام مخفی می کند. 20 سال از این موضوع می گذرد و کازیمودو به یک جوان گوژپشت مهربان و منزوی تبدیل شده و ساکنان شهر پاریس نام گوژپشت نتردام را برای او انتخاب کرده اند. کازیمودو به دلیل ظاهر ترسناک خود هیچ دوستی نداشته و ویکتور، هوگو و لاورن سه مجسمه سنگی بزرگ کلیسا که دور از چشم انسان ها زنده می شوند، تنها دوستان او هستند. با برگزاری یک جشن سالانه دوستان سنگی کازیمودو او را تشویق می کنند تا در این جشن شرکت کند اما این گوژپشت خوش قلب به دلیل تهدیدات قاضی فرولو که همیشه او را زشت و بدقواره می خواند، جرات بیرون رفتن از کلیسا را ندارد. سرانجام دوستان کازیمودو او را متقاعد می کنند و این گوژپشت جوان برای شرکت در جشن سالانه از کلیسا خارج می شود. کازیمودو در میدان شهر با استقبال مردم مواجه شده اما ناگهان دو نفر از افراد قاضی فرولو به او حمله کرده و قصد کتک زدن او را دارند که یک دختر جوان کولی به نام اسمرالدا به کمک کازیمودو آمده و با یک ترفند و حقه شعبده بازی او را نجات می دهد. قاضی فرولو از این موضوع خشمگین شده و به یکی از افراد خود به نام کاپیتان فیبوس دستور می دهد این دختر جوان را به جرم جادوگری دستگیر کند. کاپیتان فیبوس که به اسمرالدا علاقه مند شده به دنبال او می رود اما او را دستگیر نمی کند و به قاضی فرولو می گوید که دختر کولی به کلیسای نتردام پناهنده شده است و آنها نمی توانند او را دستگیر کنند. کازیمودو که به اسمرالدا علاقه مند شده به او کمک می کند تا به شکلی مخفیانه از کلیسای نتردام خارج شود و نزد خانواده خود در اردوگاه کولی ها بازگردد. قاضی فرولو پس از آگاهی از این موضوع برای دستگیری اسمرالدا به اردوگاه کولی ها حمله کرده و خانه های آنان را آتش می زند. این فرد شرور و شیطان صفت به فیبوس دستور می دهد تا تمام خانه های کولی ها را آتش بزند اما این افسر جوان از دستور او سرپیچی می کند و قاضی فرولو به افراد خود دستور می دهد تا فیبوس را دستگیر کرده و او را اعدام کنند. فیبوس سعی می کند از آنجا فرار کند اما توسط سربازان قاضی فرولو زخمی شده و در رودخانه سقوط می کند. اسمرالدا که شاهد این ماجراست فیبوس را از رودخانه نجات داده و همراه با او به کلیسای نتردام پناهنده می شود. دوستان کازیمودو از او می خواهند که علاقه خود را با اسمرالدا در میان بگذارد اما این گوژپشت جوان متوجه می شود که اسمرالدا و فیبوس به یکدیگر علاقه مند شده اند و قصد دارند با یکدیگر ازدواج کنند و به همین جهت تلاش می کند تا این دختر جوان را فراموش کند. قاضی فرولو پس از آگاهی از حضور فیبوس و اسمرالدا در کلیسای نتردام با جمع آوری 1000 سرباز تصمیم می گیرد برخلاف قوانین به این کلیسا حمله کرده و با دستگیری فیبوس و اسمرالدا آنان را اعدام کند. فیبوس پس از آگاهی از این موضوع موفق می شود تعدادی از کولی های اسیر شده توسط قاضی فرولو را آزاد کرده و تلاش می کند تا ساکنان شهر پاریس را بر علیه قاضی فرولو و افراد او سازماندهی کند. کازیمودو پس از باخبر شدن از ماجرای حمله قاضی فرولو به کلیسای نتردام تصمیم می گیرد به همراه دوستان خود در برابر این فرد شرور و بدذات مبارزه کرده و فیبوس و اسمرالدا را از دست او نجات دهد و در این راه ماجراجویی های هیجان انگیز و پرمخاطره ای را تجربه می کند...
نمایش بیشتر