وقتی در آخرین شب جشن حنوکا برق قطع می شود، مردم برایتون به کتاب فروشی مادر لیبی پناه می برند. پس از کم شدن بودجه و کنسل شدن جشنواره برف برایتون، مولی سعی دارد پدر آندریا را راضی کند که کریسمس را هر طور شده حفظ کند.
پس از آنکه مولی به یک شهر جدید نقل مکان می کند، با اسکرچ رو به رو می شود. اسکرچ تصمیم می گیرد مالی را به خاطر ورود به خانه اش طلسم کند تا کاری کند که خانواده مک گی از آنجا فراری شوند.
پس از آنکه مولی به یک شهر جدید نقل مکان می کند، با اسکرچ رو به رو می شود. اسکرچ تصمیم می گیرد مالی را به خاطر ورود به خانه اش طلسم کند تا کاری کند که خانواده مک گی از آنجا فراری شوند.
مولی به اردو می رود تا به مهم ترین سوال زندگی اش پاسخ دهد: بهترین دوست او چه کسی خواهد بود؟ اسکرچ به تیم بیسبال مولی یاد می دهد چگونه برنده شوند.
مولی به اردو می رود تا به مهم ترین سوال زندگی اش پاسخ دهد: بهترین دوست او چه کسی خواهد بود؟ اسکرچ به تیم بیسبال مولی یاد می دهد چگونه برنده شوند.
مولی از مردم پول خیریه جمع می کند تا ساختمان قدیمی برایتون بندشل را بازسازی کند و مردم شهر را دور هم جمع کند. مولی و اسکرچ سعی دارند یک گروه موسیقی پیدا کنند که گل سرسبد اولین کنسرت برایتون باشد.
وقتی خانواده مک گی به مشکل مالی می خورند، مادرش به اپلیکشنی رو می آورد به نام گیگ پیگ. وقتی مولی و آندره آ با هم تصمیم به ساخت یک فیلم ترسناک میگیرند، مولی آهنگ مو مانی مو پرابلمز را یاد می گیرد.
وقتی خانواده مک گی به مشکل مالی می خورند، مادرش به اپلیکشنی رو می آورد به نام گیگ پیگ. وقتی مولی و آندره آ با هم تصمیم به ساخت یک فیلم ترسناک میگیرند، مولی آهنگ مو مانی مو پرابلمز را یاد می گیرد.
وقتی اسکرچ به مولی می گوید او می تواند ابی لینکون را راضی کند تا در پروژه اش به او کمک کند، او به تقلا می افتد تا دروغش را راست جلوه دهد. وقتی مادر و مادربزرگ نین با هم کنار نمی آیند، مولی کاری می کند که با هم آشتی کنند.
وقتی اسکرچ به مولی می گوید او می تواند ابی لینکون را راضی کند تا در پروژه اش به او کمک کند، او به تقلا می افتد تا دروغش را راست جلوه دهد. وقتی مادر و مادربزرگ نین با هم کنار نمی آیند، مولی کاری می کند که با هم آشتی کنند.
وقتی اسکرچ به مولی می گوید می تواند کاری کند که ابی لینکلن در پروژه اش به او کمک کند، به زحمت سعی می کند روی دروغش سرپوش بگذارد. وقتی مادر و مادربزرگ نین با هم کنار نمی آیند، مولی کاری می کند که آشتی کنند.
مولی سعی می کند برای لیبی بهترین مهمانی را بگیرد، اما حواسش به روز آن نیست. وقتی داریل در مدرسه به دردسر می افتد، مولی داوطلب می شود که او را اصلاح کند.
مولی سعی می کند برای لیبی بهترین مهمانی را بگیرد، اما حواسش به روز آن نیست. وقتی داریل در مدرسه به دردسر می افتد، مولی داوطلب می شود که او را اصلاح کند.
پیت و مولی جشن شلغم به راه می اندازند تا جایزه بهترین جشن را از رقیب برایتون یعنی پرفکتبورگ بربایند. به مدت یک روز، مولی فقط می تواند بله بگوید و اسکرچ فقط می تواند نه بگوید.
پیت و مولی جشن شلغم به راه می اندازند تا جایزه بهترین جشن را از رقیب برایتون یعنی پرفکتبورگ بربایند. به مدت یک روز، مولی فقط می تواند بله بگوید و اسکرچ فقط می تواند نه بگوید.
وقتی مولی بنیان گذار افسانه ای برایتون را ملاقات می کند، متوجه می شود که او قهرمانی که تاریخ از او ساخته نیست.
وقتی مولی بنیان گذار افسانه ای برایتون را ملاقات می کند، متوجه می شود که او قهرمانی که تاریخ از او ساخته نیست.
مولی که دائم درباره اسکرچ به لیبی دروغ می گوید، از این دروغ گفتن ها و مخفی نگه داشتن اسکرچ خسته شده است. وقتی لیبی و اسکرچ سعی دارند با هم دوست باشند، مولی آن ها را به مسابقه جستجو می فرستد.
مولی که دائم درباره اسکرچ به لیبی دروغ می گوید، از این دروغ گفتن ها و مخفی نگه داشتن اسکرچ خسته شده است. وقتی لیبی و اسکرچ سعی دارند با هم دوست باشند، مولی آن ها را به مسابقه جستجو می فرستد.
وقتی در آخرین شب جشن حنوکا برق قطع می شود، مردم برایتون به کتاب فروشی مادر لیبی پناه می برند. پس از کم شدن بودجه و کنسل شدن جشنواره برف برایتون، مولی سعی دارد پدر آندریا را راضی کند که کریسمس را هر طور شده حفظ کند.
