درباره کارتون ماجراجویی در پاریس - فصل ۴ قسمت ۱۰
وقتی مارینت و دوستانش علیه قطع درختان میدانی در پاریس اعتراض می کنند، شهردار عصبانی و تبدیل به فردی شرور می شود. حالا دختر کفشدوزکی هم باید از میدان و هم از کل شهر دفاع کند.
وقتی مارینت و دوستانش علیه قطع درختان میدانی در پاریس اعتراض می کنند، شهردار عصبانی و تبدیل به فردی شرور می شود. حالا دختر کفشدوزکی هم باید از میدان و هم از کل شهر دفاع کند.
مارینت از وقتی که نگهبان جدید جعبه جادویی شده، آرام و قرار ندارد. او دیگر وقتی برای دیدن دوستانش ندارد و همه قرارهایش با لوکا را از دست می دهد. لوکا احساس می کند مارینت چیزی را از او مخفی می کند؛ اما او نمی تواند به لوکا بگوید که وقتی اینجا را ترک می کند، تبدیل به کفشدوزک می شود و شهر پاریس را نجات می دهد.
در «دروغ ها»، کاگامی فکر می کند آدرین دوستش ندارد و به خاطر این که او کت نور است، باید همیشه به او دروغ بگوید و ترکش کند تا پاریس را نجات دهد. کاگامی طلسم خوش شانسی را که مارینت به آدرین داده پیدا می کند که آتش خشمش را شعله ورتر می کند.
مارینت سعی می کند بین زندگی شهروندی و ابرقهرمانی اش تعادل برقرار کند. آلیا متوجه چیز جدیدی درباره دوست صمیمی اش می شود.
آقای رمیر برای هفتاد و دومین بار تبدیل به آقای کبوتر می شود اما این بار می تواند دیگران را تبدیل به کبوترهای خبیث کند.
یک کمدین معروف تبدیل به کمدینی شرور می شود و این توانایی را پیدا می کند که هر احساسی را در هر کس که بخواهد ایجاد کند. او می خواهد لبخند را از لب همه پاک کند و با دختر کفشدوزکی و پسر گربه ای شروع می کند.
دختر کفشدوزکی و پسر گربه ای با کسی مواجه می شوند که به خوبی او را می شناسند و هیچ وقت فکر نمی کردند که یک روز مجبور شوند با او مبارزه کنند.
مارینت با زو آشنا می شود که دانش آموز جدید مدرسه اش است. اما خبر ندارد که زو خواهر ناتنی یک فرد قدرتمند در مدرسه است و این فرد هر کاری خواهد کرد تا دوستی آن ها را به هم بزند.
وقتی کلویی تبدیل به ملکه موز شرور می شود، دختر کفشدوزکی باید یک متحد تازه و قدرتمند پیدا کند تا جلوی ملکه و گوریل غول پیکرش را بگیرد.
مارک، ناتاناییل، آلیا، زو، رز، جولکا، مایلین و آلیکس سعی دارند به مارینت کمک کنند که به آدرین نزدیک تر شود، اما کلویی از این اتفاق فیلم گرفته و می خواهد آن را به گابریل نشان دهد. مارینت در پوشش یک پیشخدمت نقشه دارد ویدئو را از گوشی کلویی پاک کند و نگذارد آدرین به جای مدرسه در خانه درس بخواند.
وقتی مارینت و دوستانش علیه قطع درختان میدانی در پاریس اعتراض می کنند، شهردار عصبانی و تبدیل به فردی شرور می شود. حالا دختر کفشدوزکی هم باید از میدان و هم از کل شهر دفاع کند.
مارینت از راز جولکا باخبر می شود و قول می دهد به هیچ کس نگوید؛ اما ناخواسته باعث می شود رُز بفهمد. جولکا ناراحت می شود و شب پره تاریکی از این فرصت استفاده می کند تا دست به کاری شرارت بار بزند.
از وقتی لوکا رابطه اش را با مارینت به هم زده، مارینت به هر قیمتی که شده از او دوری می کند؛ اما این وضعیت باعث ناراحتی دوستان آن ها شده است. آن ها تصمیم می گیرند کاری کنند که در روز تولد جولکا آن دو با هم حرف بزنند؛ اما نقشه آن ها خراب می شود و اتفاق بدی می افتد.
حالا که شب پره سایه هویت چند تن از ابرقهرمانان را می داند، نقشه جدیدی برای فهمیدن هویت دختر کفشدوزکی می کشد. ناتالی برای رسیدن به این هدف یک هیولای خطرناک جدید درست می کند: اوپتیگامی.
حالا که شب پره سایه می داند آلیا همان رینا روژ است، از هیولایش برای به دام انداختن عزیزان او در حباب هایی در آسمان پاریس استفاده می کند. شرط آزاد کردن آن ها این است که آلیا به دختر کفشدوزکی خیانت کند.
دختر کفشدوزکی و پسر گربه ای هنگام نجات پاریس متوجه می شوند که زوج برتر سال شده اند اما دختر کفشدوزکی عصبانی می شود.
وقتی ماریانت باید برای جشن تولد خاله اش در لندن یک روز پاریس را ترک کند، نگران است در نبود دختر کفشدوزکی مشکلی پیش بیاید. شب پره موفق می شود ربات مکس را آلوده به ویروسی شرورانه کند.
پنهان کردن راز و هویت واقعی کار سختی است و چیزی نمانده که آلیا از آن سردربیاورد. آلیا که مجبور می شود به نینو دروغ بگوید، گیج می شود و به نینو می گوید به پسر گربه ای علاقه دارد. نینو برای انتقام هر کاری می کند و شب پره از این موقعیت سوءاستفاده می کند.
یک فرد شرور به پاریس می آید و رویاهای کودکی مردم را به کابوس تبدیل می کند.
آدرین از ماریانت درخواستی دارد که ماریانت نمی تواند نه بگوید و به همین خاطر پدربزرگش را با چهار بچه ای که از آن ها مراقبت می کرد تنها می گذارد تا به آدرین کمک کند. اما خبر ندارد که این باعث می شود پدربزرگش هدف شب پره قرار بگیرد.
یک اشتباه سطحی ماریانت باعث می شود یکی از نزدیکانش تبدیل به یک تبهکار ترسناک شود. آیا دختر کفشدوزکی جرئت جنگیدن با او را دارد؟
روز جشن روز پرماجرایی برای ماریانت است. با پیدا شدن سروکله چهار تبهکار، رفتار تیکی عجیب می شود. آیا دختر کفشدوزکی می تواند چشم و چراغ آن روز شود؟
اگر پسر گربه ای و دختر کفشدوزکی هویت مخفی شان را کشف کنند چه می شود؟ دختر کفشدوزکی برای شکست دادن یک فرد شرور از 9 ابرقهرمان کمک می خواهد.
حالا که دختر کفشدوزکی نگهبان معجزات شده موفق می شود تیم فوق العاده ای از ابرقهرمانان را جمع کند اما پسر گربه ای احساس می کند نادیده گرفته شده و تصمیم می گیرد کنار بکشد.
وقتی یکی از قربانیان محبوب شب پره تبدیل به یک تیم ترسناک از تبهکاران می شود، دختر کفشدوزکی از تیم خودش می خواهد با او مبارزه کنند.
بدون اطلاع دختر کفشدوزکی و پسر گربه ای، شب پره با صبوری آخرین حمله خود را عملی می کند.
تله شب پره به دختر کفشدوزکی و پسر گربه ای نزدیک می شود و سرنوشت آن ها را به خطر می اندازد.