درباره کارتون استوارت کوچولو ۱
انیمیشن سینمایی و لایو-اکشن استوارت کوچولو در سبک کمدی - ماجراجویی - خانوادگی به کارگردانی راب مینکاف در سال 1999 میلادی منتشر شد. این انیمیشن سینمایی محصول مشترک کشورهای آلمان و آمریکاست و بر اساس رمانی به همین نام محصول سال 1945 میلادی اثر ای. بی. وایت نویسنده آمریکایی ساخته شده است. فیلمنامه این انیمیشن توسط ام. نایت شیامالان و گِرِگ بروکر نوشته شده و به طور کلی نقدهای مثبتی از منتقدین معروف جهانی دریافت کرده است. این فیلم انیمیشنی زیبا توسط کمپانی تصاویر کلمبیا - کلمبیا پیکچرز Columbia Pictures و 2 استودیو و کمپانی دیگر تولید و توسط استودیو انتشارات تصاویر سونی - سونی پیکچرز Sony Pictures Releasing در کشور آمریکا منتشر و اکران شد. تاکنون 1 انیمیشن سینمایی لایو-اکشن، 1 انیمیشن ویدیویی، 1 انیمیشن سریالی و چندین بازی ویدیویی و کامپیوتری بر اساس این انیمیشن سینمایی تولید و منتشر شده است. انیمیشن سینمایی و لایو-اکشن استوارت کوچولوی 2 در سال 2002 و انیمیشن ویدیویی استوارت کوچولوی 3: صدای طبیعت وحشی در سال 2005 منتشر شدند که هر دو دنباله ای برای این فیلم انیمیشنی محسوب می شوند. از میان بازی های تولید شده بر اساس این انیمیشن می توان به بازی کامپیوتری استوارت کوچولوی 3: ماجراجویی عکس بزرگ Stuart Little 3: Big Photo Adventure محصول سال 2005 برای پلی استیشن 2 اشاره کرد. انیمیشن و لایو اکشن استوارت کوچولو موفق به دریافت 7 جایزه معتبر و نامزد دریافت 14 جایزه مهم دیگر از 8 جشنواره بین المللی شده است. از مهم ترین جایزه های دریافت شده توسط این فیلم انیمیشنی می توان به جایزه بهترین فیلم های باکس آفیس در سال 2000 از جشنواره جوایز موسیقی فیلم و تلویزیون آسکاپ ASCAP Film and Television Music Awards و جایزه بهترین فیلم بلند کمدی-خانوادگی در همین سال از جشنواره جوایز هنرمند جوان Young Artist Awards اشاره کرد. این انیمیشن در سال 2000 نامزد دریافت جایزه بهترین جلوه های ویژه بصری از جشنواره جوایز آکادمی اسکار Academy Awards شد اما در رقابت با فیلم ماتریکس موفق نبود و فیلم ماتریکس این جایزه را از آن خود کرد. در خلاصه داستان این انیمیشن کمدی خانوادگی آمده است؛ جورج لیتل یک پسربچه بازیگوش و تا حدودی مغرور است که به همراه پدر و مادر خود به نام های الینور و فردریک در نهایت آرامش و خوشبختی در یک خانه کوچک در شهر نیویورک زندگی می کند. جورج از اینکه تنها فرزند خانواده است چندان خوشحال نیست و آرزو دارد یک برادر داشته باشد و اسنوبل گربه چاق و تنبل خانواده نمی تواند نقش یک برادر را برای جورج بازی کند! الینور و فردریک با آگاهی از این موضوع تصمیم می گیرند به پرورشگاه مراجعه کرده و با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، برای جورج یک برادر پیدا کنند! این زن و شوهر جوان پس از مراجعه به پرورشگاه با یک موش سفید سخنگو و جذاب به نام استوارت آشنا شده و او را به عنوان برادر جورج و فرزند جدیدشان انتخاب می کنند! استوارت کوچولو به همراه الینور و فردریک به خانه آنها رفته و زندگی جدید خود را در کنار خانواده لیتل آغاز می کند. پدر و مادر جورج گمان می کنند که جورج از این کار آنها خوشحال شده و با استوارت رابطه ای دوستانه و صمیمانه برقرار خواهد کرد، اما نتیجه کاملا برعکس شده و جورج از اینکه یک موش برادر او باشد به هیچ عنوان راضی نیست. اسنوبل گربه تنبل خانواده نیز به استوارت حسادت می کند زیرا الینور و فردریک به این عضو جدید خانواده توجه ویژه ای دارند. پدر و مادر جورج به مناسبت اضافه شدن یک عضو جدید به خانواده جشنی کوچک برگزار کرده و هدیه هایی را که از قبل برای استوارت تهیه کرده اند به او می دهند. جورج از این موضوع به شدت ناراحت و عصبانی شده و تمام هدیه های استوارت را خراب می کند و فریاد می زند که استوارت برادر او نیست و فقط یک موش است! این موضوع باعث می شود که استوارت احساس بسیار بدی پیدا کرده و دچار افسردگی شود. استوارت از الینور و فردریک می خواهد که او را به پرورشگاه بازگردانند زیرا جورج از حضور او در خانواده راضی نیست. پدر و مادر جورج برخلاف خواسته قلبی خود مجبور می شوند درخواست استوارت را قبول کرده و از مدیر پرورشگاه می خواهند که پدر و مادر واقعی استوارت را پیدا کند. مدیر پرورشگاه با این درخواست موافقت کرده و قرار می شود تا زمان پیدا شدن خانواده واقعی استوارت او در کنار خانواده لیتل ها زندگی کند. چند روز از این موضوع می گذرد و استوارت بالاخره موفق می شود با جورج رابطه برقرار کرده و به او نزدیک شود. به مرور زمان جورج و استوارت با یکدیگر صمیمی شده و رابطه ای بسیار صمیمانه میان آنها برقرار می شود. با وجود شکل گیری این رابطه صمیمانه، اسنوبل گربه خانواده هنوز به استوارت حسادت کرده و به دنبال راهکاری ست تا او را از خانه بیرون کند. یکی از دوستان اسنوبل به نام مانتی هنگام ملاقات با این گربه چاق و خودخواه متوجه موضوع استوارت شده و قصد دارد راه حلی برای مشکل اسنوبل پیدا کند. اسنوبل به همراه مانتی به سراغ یک گربه جادوگر به نام اسموکی رفته و از او می خواهد که برای بیرون کردن استوارت از خانه لیتل ها به او کمک کند. اسموکی به اسنوبل قول می دهد که به زودی این کار را برای او نجام خواهد داد و اسنوبل با خوشحالی به خانه باز می گردد. در همین حین دو موش کلاهبردار به نام های کامیل و رجینالد به خانه لیتل ها مراجعه کرده و ادعا می کنند والدین واقعی استوارت هستند که در گذشته به خاطر فقر مجبور شده اند استوارت را به پرورشگاه تحویل دهند! استوارت برخلاف میل خود با آنها همراه شده و با افسردگی از جورج و خانواده لیتل جدا می شود. چند روز بعد مدیر پرورشگاه به خانه لیتل ها آمده و با شنیدن این موضوع که پدر و مادر واقعی استوارت او را از آنجا برده اند مضطرب و نگران می شود. مدیر پرورشگاه عنوان می کند که پدر و مادر استوارت چند سال قبل در یک تصادف جان خود را از دست داده اند و استوارت که هیچ فامیل دیگری نداشته به پرورشگاه منتقل شده است. الینور و فردریک با شنیدن صحبت های مدیر پرورشگاه به شدت نگران استوارت شده و با پلیس تماس می گیرند و ماجراجویی هیجان انگیز جورج و خانواده لیتل برای پیدا کردن استوارت کوچولو آغاز می شود...
نمایش بیشتر