درباره کارتون تیگ و سیک - فصل ۱ قسمت ۸
تیگی حسود تصمیم می گیرد برای همیشه به آهنگ و رقص خود پایان دهد.
تیگی حسود تصمیم می گیرد برای همیشه به آهنگ و رقص خود پایان دهد.
تیگی و گوییسیگ از روش خاص رییسشان برای یافتن کراوات گمشده استفاده میکنند.
تیگی و باس سخت در تلاشند که هر ردپایی از خود را پاک کنند، یک بسته چارو توجه گوییسیگ را به خود جلب می کند.
تلاش تیگی برای اختراع یک اسباب بازی برای گربه اش، بخش اشیای گمشده را به مرکز گربه ها تبدیل می کند.
روز تارت میوه است و مثل همیشه پنگوئن پرنگل کار حمل و نقل را به عهده دارد.
باس، تیگی و کوییسیگ را به یک سلول میفرستد تا یک آلت موسیقی را با خود بیاورند. تیگی باید شجاع باشد و به ترسهایش غلبه کند.
تیگی حسود تصمیم می گیرد برای همیشه به آهنگ و رقص خود پایان دهد.
گای بیش از حد معمول زخم شده و تیگی او را تشویق می کند که یک روز آرام را سپری کند. تیگ و سیک که مسئولیت دفتر را به عهده دارند.
تیگی دندانش را از دست می دهد و تصمیم میگیرد مثل بزرگترها رفتار کند.
تیگی تمایل خود را برای پیروزی کنار می گذارد تا صلح بین دوستان را رقم بزند.
تیگی در می یابد که کار برای حل و فصل مشکلات مشکل تر از آنچه فکر می کرده است.
اکنون چالش اصلی تیگی تعیین زمان مسابقه با رئیس است.
چمپ برادرزاده رئیس امروز از اداره دیدن می کند و طولی نمی کشد که تیگی می فهمد این به اصطلاح «پسر خوب» درواقع یک بچه خیلی شیطان است که هر کاری می کند تا به مرادش برسد.
وظیفه نوریتزا است که دیوارهای اداره را رنگ کند اما او با کلک کاری می کند تیگ و سیک برایش این کار را انجام دهند. وقتی تیگی متوجه حقه او می شود، به دنبال کس دیگری می گردد که گولش بزند و این کار را به گردن او بیندازد تا خودش آزاد باشد و لذت ببرد.
سیک مدام حواس تیگ را پرت می کند و تیگ زورش به او نمی رسد، اما وقتی سیک یک منبع توجه دیگر بر روی سر دیسگای پیدا می کند، تیگی باید با احساسات حسادت و رهاشدگی اش کنار بیاید.
تیگ و سیک ماموریت دارند که یک تاس را از محل اشیاء قراضه پیدا کنند و برای این کار از ربات جدید رئیس به نام موتور جستجو استفاده می کنند تا ثابت کنند که از همه بهتر اشیاء گمشده را پیدا می کنند.
وقتی دیسگای به تیگی می گوید که درحقیقت گربه ها 9 جان ندارند، تمام دغدغه اش این می شود که زندگی در اداره را برای گوییسیک ماجراجو کاملاً امن کند.
وقتی تیگی، گوییسیک و نوریتزا یک نقشه اسرارآمیز پیدا می کنند، امید به پیدا کردن طلا و گنج مدفون نزدیک است که آن ها را با هم دشمن کند.
وقتی گوییسیک داخل دیوارهای اداره می رود تا ببیند آیا آنجا تسخیر شده یا نه، تیگی و دیسگای باورشان می شود که جهان ارواح او را با خود برده و برای برگرداندن او مراسم احضار ارواح انجام می دهند.