درباره کارتون ماجراهای ویسپر - فصل ۱ قسمت ۴۰
یک مادر میمون وقتی یکی از بچه ها روی چوبی شناور در پایین دست رودخانه گیر می کند، از ویسپر کمک می خواهد.
یک مادر میمون وقتی یکی از بچه ها روی چوبی شناور در پایین دست رودخانه گیر می کند، از ویسپر کمک می خواهد.
یک پنگوئن در یخچال ویسپر با یک مشکل کوچک ظاهر می شود: او مدام کودک خود را از دست می دهد. ویسپر به خانه یخی پنگوئن ها سفر می کند و تعداد زیادی کودک پنگوئن را کشف می کند که همه ظاهری یکسان دارند.
ویسپر با فیل ملاقات می کند که می خواهد آکروبات شود اما استعداد آن را ندارد. در واقع او یک فیل کاملا دست و پا چلفتی است.
ویسپر با یک خرس قطبی آشنا می شود که بهترین دوستش شنا کردن را دوست ندارد.
مونتی میرکات در خانه ویسپر ظاهر می شود و از شلوغی بیش از حد سرزمین خود شکایت می کند.
ویسپر یک موش در خانه دارد، اما مادرش موش دوست ندارد. بنابراین او را به لانه جدید و دوست داشتنی موش هیلی می برد.
کو کراو یک موج سوار است اما او هرگز موفق به گرفتن موج نمی شود.
ویسپر با یک اورانگوتان مسلح بلند ملاقات می کند که اندام کشیده خود را دوست ندارد.
سم از ویسپر می خواهد که به او کمک کند تا رقصیدن را یاد بگیرد.
وقتی کانگورو نمیتوتند بچه خود را راضی کند که کیسه را ترک کند، برای کمک به ویسپر روی می آورد
بچه میمون ها عاشق سرگرمی و شیطنت هستند و یک میمون را میفرستند تا از ویسپر کمک بگیرد.
هربرت اسب شایر فکر می کند قدرت خود را از دست داده است. پس به امید ویسپر می رود که به او کمک کند.
دن پاندا معمولاً دوست دارد تنها باشد، اما یک روز او از ویسپر می خواهد به او کمک کند دوستی پیدا کند.
پاندا در جنگل بامبو به دن می پیوندد و مونتی را برای کمک احضار می کند.
اوتیس پرنده نر با بهترین دوست خود گرتی زرافه مشکل دارد.
ویسپر با یک خوک با مشکل گلی روبرو می شود: سوراخ آب خشک شده است و خوکچه های او نمی توانند خود را با گل محافظ بپوشانند.
گرتی زرافه در کشش مهارت دارد اما در خم شدن مهارت چندانی ندارد و این مسئله ای است که وی برای ویسپر به وجود آورده است.
ویسپر باید به توله خرس کودک کمک کند تا آرام بخوابد! توله کوچک با کوچکترین صدایی از خواب بیدار می شود و دیگر خوابش نمی برد.
ویسپر و استریپس ببر با هم متحد می شوند تا کمی شیر بچه غرش کند.
دن پاندا ویسپر را با مشکلی که فقط انتظارش را نداشت متعجب کرد: دن می خواهد آواز بخواند!
ویسپر در حال بازی با پگی است اما بازی آنها با ورود یک شترمرغ قطع می شود!
نهنگ گیل از یک سفر طولانی به آن طرف اقیانوس برمی گردد تا دریابد که غلاف او آهنگ جدیدی از نهنگ و آب را یاد گرفته است.
سونیا لوریس کند از ویسپر می خواهد تا به او کمک کند تا سرعت خود را افزایش دهد.میمون های پچ پچ به دلیل داشتن سرعت بسیار بالا، بهترین میوه ها را می خورند.
یک کرگدن با یک مشکل غیر معمول غذا از حمام ویسپر بیرون می آید.
ریچی شترمرغ با وحشت در خانه ویسپر ظاهر می شود - او خواهرش را از دست داده است!
دوست ویسپر، مونتی میركات می خواهد مراقب مستعمره خود باشد.
خرس های قطبی برت و باری با هم قهرند. به نظر می رسد یکی تولد دیگری را فراموش کرده است!
اد و تد نمی توانند در مورد سد جدید خود به توافق برسند! آنها از ویسپر می خواهند تا به آنها در یافتن راه حل کمک کند.
کالین شتر اصلا شوخ طبعی ندارد! او از ویسپر می خواهد تا به او کمک کند تا کمی شوخ طبعی پیدا کند.
ویسپر از مشکلات یک فلامینگو که دوست اوست متعجب می شود.
بچه های کوچک خانم شلغم در حال شنا و بازی در رودخانه هستند و هنگامی که آنها را صدا می کنند نمی آیند!
هیتی اسب آبی می خواهد غذای متفاوتی را امتحان کند اما برگهایی که دوست دارد از دسترس او خارج هستند.
فرن، روباه قطبی سفید نمی تواند بقیه بار خود را در برف پیدا کند.
یک گروه از میمونها می خواهند مهارت های آرایشی خود را تمرین کنند، برای اینکار به خز زیادی احتیاج دارند.
پرنده نر، اوتیس از قسمت بال آسیب دیده و زمین گیر می شود. گرتی زرافه از ویسپر می خواهد که برای روحیه دادن به او کمک کند.
هیلی موش ناپدید شده و همسایه اش مارکوس بسیار نگران است و از ویسپر می خواهد به او کمک کند تا او را پیدا کند.
پگی پنگوئن بیچاره صدایش را از دست می دهد. پنگوئن مادر از ویسپر می خواهد تا در یافتن آن کمک کند.
هنگامی که یک خرس سفید قطبی سبز می شود ویسپر برای کمک به او به تمساح بسیار سبز تبدیل می شود!
کوآلا تنبل است و مطمئناً نمی تواند با یک کانگورو همگام شود!
الینگتون فیل عاشق آواز خواندن اما با صدای بسیار بلند است! او باعث ناراحتی سایر حیوانات جنگل می شود.
یک مادر میمون وقتی یکی از بچه ها روی چوبی شناور در پایین دست رودخانه گیر می کند، از ویسپر کمک می خواهد.
ویسپر هربرت اسب شایر را صدا می کند، که نشان می دهد می تواند بسیار سریع باشد!
فرن، روباه قطبی، حسابی در دردسر افتاده، او با برت، خرس قطبی دوست شده و باری احساس می کند که کنار گذاشته شده است.
اسکار اورانگ اوتان از ویسپر می خواهد که به او کمک کند تا برگ چتر مورد علاقه خود را پیدا کند.
اسکار که یک اورانگ اوتان است، رازی دارد! او میمونی خوش قیافه است و منظم مسواک میزند.
پگی پنگوئن احساس ناراحتی می کند چون بنظرش می آید که هیچکس به او توجهی نمیکند.
ویسپر به درخواست مونتی میرکات، هربرت اسب شایر را فرا می خواند تا به مستعمره بیاید.
پگی، پنگوئن بیچاره می فهمد که کوچک بودن باعث میشود هیچوقت نتواند به جلوی صف برسد.
میمون ها به دنبال بازی های جدید هستند و از ویسپر کمک می خواهند.
هنگامی که کودک میرکات به خانه ویسپر فرار می کند آلرژی حیوانات مادرش عود می کند و شروع به خارش می کند!
خرس های قطبی برت و باری با مشکلی که برای پنگوئن پیش آمده، به سمت ویسپر می آیند.
ماویس خوک نگران است که به اندازه کافی برای رقصیدن در مهمانی خوب بنظر نیاید.