
درباره کارتون سنگ، کاغذ، قیچی
دوستان صممیمی سنگ، کاغذ و قیچی در یک آپارتمان زندگی می کنند و سر هر چیزی به جان هم می افتند و هفته به هفته مشکلات کوچکشان هم از کنترل خارج می شود.
دوستان صممیمی سنگ، کاغذ و قیچی در یک آپارتمان زندگی می کنند و سر هر چیزی به جان هم می افتند و هفته به هفته مشکلات کوچکشان هم از کنترل خارج می شود.
وقتی قیچی برای به دست آوردن کیک مجانی درباره تولد سنگ دروغ می گوید، هر سه دوست باید پا به فرار بگذارند. وقتی کاغذ برای جلب تحسین همسایه اش مداد دروغ می گوید، مجبور می شود از جهان دربرابر حمله موجودات فضایی دفاع کند.
سه دوست برای رفتن به مهمانی موش های برادر سعی دارند جدیدترین اسباب بازی باحال به نام جستونک را تهیه کنند. سنگ سعی دارد در شرکت ربات های شرور کار پیدا کند و کاغذ و قیچی سعی دارند بفهمند آیا این شرکت دقیقاً مانند اسمش هست یا نه.
قیچی به کاغذ کمک می کند تا آخر هفته جالبی داشته باشد تا تحسین مداد را برانگیزد. سنگ، کاغذ و قیچی تلاش می کنند ثابت کنند دوست شگفت انگیز جدیدشان پوتی نمی تواند جای آن ها را برای یکدیگر بگیرد.
سنگ، کاغذ و قیچی یک بازی قایم باشک را انجام می دهند که کره زمین را وسعت می دهد و تمام کردنش چند دهه طول می کشد. آن ها برای آنکه صاحبخانه خود را راضی به پایین آوردن اجاره کنند، به او کمک می کنند به رویای غیرممکنش دست یابد.
سنگ، کاغذ و قیچی سعی دارند ماشین غیرعادی خود را تبدیل به وسیله نقلیه ای کنند که جایزه می برد. کاغذ به سنگ ابروهای مکانیکی می دهد تا به او در یک اجرای آزمایش کمک کند.
قیچی به خاطر آنکه دوستانش به دلیل بی پولی اجازه ندادند پیتزا بخورد، به دنبال کار می گردد. او مدام به در بسته می خورد تا اینکه در یک انجمن مخفی سرایداری عضو می شود که مخفیانه دنیا را نجات می دهند.
بعد از خراب شدن رادیاتور، آپارتمان سنگ و کاغذ و قیچی یخ می زند. کاغذ در مسابقه شوخی های دستی دربرابر مداد و برادران موش به سنگ و قیچی ملحق می شود؛ اما مداد سلاحی مخفی دارد.
سنگ و کاغذ و قیچی به یک ماجراجویی پرهیجان با خواهر کاغذ می روند. وقتی شام تلویزیونی سنگ به اندازه ای که تبلیغ کرده بود نیست، او برای احقاق عدالت مبارزه می کند.
سنگ، کاغذ و قیچی با یک گروه سه نفره دیگر آشنا می شوند و مدام خودشان را با آن ها مقایسه می کنند. سنگ و کاغذ سعی می کنند به دشمنی بین قیچی و یک جادوگر قدرتمند پایان دهند.
وقتی مداد برای دیدن یک فیلم ترسناک به خانه کاغذ می آید، کاغذ نگران است او بیش از حد وحشت زده شود. باد سبکی شروع به وزیدن کرده و کاغذ از خانه دور شده است.
روحی که سنگ، کاغذ و قیچی را همه جا دنبال می کند، عکس زیبای تعطیلات آن ها را خراب می کند. کاغذ سعی دارد با پوشیدن لباس پزشک ها احترام دیگران را جلب کند و قیچی سعی دارد با پوشیدن لباس بسکتبالیست ها تحسین دیگران را برانگیزد.
سنگ قیچی را به یک بازی بولینگ پرهیجان دعوت می کند. متاسفانه سنگ تا به حال بولینگ بازی نکرده است. وقتی یک تست شخصیت نتیجه بدی برای سنگ به همراه دارد، او سعی می کند به همه ثابت کند خودش می داند واقعا کیست.
وقتی دوستان کاغذ بسیار به سیب زمینی که دوست سنگ است علاقه مند می شوند، کاغذ سعی می کند توجه آن ها را به خودش برگرداند. وقتی سنگ، کاغذ و مداد متوجه می شوند کاغذ از شوخی های بی ادبانه خوشش نمی آید، به دنبال چیزی می گردند که او را بخنداند.
وقتی دست قیچی می شکند، او سعی می کند از کاغذ مخفی اش کند تا کاغذ به او نگوید «دیدی گفتم؟». سنگ و قیچی متوجه می شوند کاغذ وقتی عصبانی است بهتر اختراع می کند؛ به همین خاطر به عنوان دوستانش سعی می کنند او را عصبانی کنند.
یک نفر از گذشته قیچی بر می گردد و تهدید می کند اگر چمن جلوی خانه اش را کوتاه نکند حسابش را می رسد. مداد در کوهستان گم می شود و سعی می کند با کمک سیب زمینی راه خانه را پیدا کند.
کاغذ به خاطر اینکه قیچی به قول سال جدیدش عمل نکرده به او احساس گناه می کند، به همین خاطر قیچی سعی می کند قولش را در عرض دوازده ساعت عملی کند. کاغذ یک انجمن کتابخوانی متشکل از خنگ ترین افراد دوروبرش تشکیل می دهد.
وقتی کاغذ متوجه می شود روزهای تعطیلی مثل روز سنگ وجود دارد، قسم می خورد تعطیلاتی هم برای خودش بسازد. قیچی برای آنکه تصمیم بگیرد به هم خانه هایش در آوردن خریدهای خانه به داخل کمک کند یا نه به اعماق ذهنش می رود.
وقتی پدر سنگ به شهر می آید، سنگ برای جلب تحسین او به کسب و کار خانوادگی شان می پیوندد. سنگ پس از دریافت یک بمب اکلیلی در وسط نامه هایش، قسم می خورد از بمب گذار ناشناس انتقام بگیرد.
قیچی با بی توجهی تصویرش را به یک شرکت جدید می فروشد که معلوم می شود پوشک بچه می فروشد. سنگ سعی دارد با مراقبت از یک سگ رباتی مرگبار کاغذ و قیچی را راضی کند که آماده داشتن حیوان خانگی است.
وقتی قیچی حواسش نیست زباله ها را بیرون ببرد، یک فرمانروایی بزرگ قرون وسطایی از زباله ها کل آپارتمان آن ها را تصرف می کند. کاغذ سعی دارد کاری کند قیچی وظیفه اش در خانه را انجام دهد.