درباره کارتون لباس های جدید پادشاه
انیمیشن "لباس های جدید پادشاه" در سبک کمدی-ماجراجویی به کارگردانی ریچارد اسلاپزینسکی ، محصول کشور استرالیا در سال 1991 منتشر شد. این انیمیشن بر اساس داستانی به همین نام اثر "هانس کریستیان آندرسن Hans Christian Andersen"نویسنده و شاعر نامدار دانمارکی ، ساخته شده است. انیمیشن لباس های جدید پادشاه توسط استودیو انیمیشن سازی بوربانک Burbank Animation Studios تولید و توسط همین استودیو به صورت بین المللی و توسط استودیو بچه های آمریکا América Kids در کشور برزیل منتشر و پخش شد. در خلاصه داستان این انیمیشن کمدی ماجراجویی آمده است ؛ "لویی" پادشاهی ست که به لباس های خود اهمیت بسیار زیادی می دهد. او از کودکی تحت آموزش های سختگیرانه مادرش یاد گرفته که لباس ها اهمیت بسیار زیادی در زندگی افراد مختلف دارند و او باید همیشه بهترین و زیباترین لباس ها را بر تن کند. لویی با این تربیت و تفکر بزرگ شده و هزینه های بسیار زیادی را از خزانه دولت صرف خرید و دوخت لباس های زیبا می کند. جشن تولد پادشاه لویی به زودی از راه می رسد و او به افراد خود دستور می دهد که در خیابان های شهر و در تمام کشور اعلام کنند ، هر کسی بتواند بهترین و زیباترین لباس را برای پادشاه بدوزد ، هدیه و جایزه گران قیمتی دریافت خواهد کرد. دو فرد شیاد و کلاهبردار پس از شنیدن این خبر خود را به قصر سلطنتی رسانده و اعلام می کنند ، توانایی این را دارند که لباسی برای پادشاه درست کنند که در تمام جهان بی نظیر است و این لباس یک قابلیت بسیار عالی منحصر به فرد دارد. این دو کلاهبردار عنوان می کنند این لباس طوری دوخته می شود که افراد احمق و نالایق توانایی دیدن آن را ندارند و لباس برای آنها نامرئی ست و فقط افراد باهوش و کاردان می توانند این لباس را ببینند. پادشاه از شنیدن این موضوع هیجان زده شده و آنها را استخدام می کند تا لباس را برای او بدوزند ، تا هم لباسی خاص و شگفت انگیز داشته باشد و هم اینکه بتواند افراد نالایق را شناسایی کند. دو خیاط شیاد کار خود را آغاز می کنند و هر روز با دستگاه های خیاطی خود را مشغول دوخت لباس نشان می دهند ، اما هیچکس از افراد قصر و پادشاه هیچ لباس و پارچه ای نمی بینند و این موضوع آنها را نگران می کند. پادشاه و اطرافیان او گمان می کنند که افراد احمق و نالایقی هستند که توانایی دیدن لباس را ندارند و برای جلوگیری از رسوا شدن ، وانمود می کنند که لباس را می بینند و هر وقت که دو مرد شیاد برای پوشاندن لباس نزد پادشاه می آیند ، او وانمود می کند که لباس ها را پوشیده و از آنها بسیار خوشش آمده است. بالاخره روز تولد پادشاه از راه می رسد و پادشاه با پوشیدن لباس های خیالی از قصر خارج می شود تا لباس جدید خود را به مردم نشان دهد. مردم با تعجب مشاهده می کنند که هیچ لباسی بر تن پادشاه نیست ، اما همه سکوت را ترجیح می دهند ، چون گمان می کنند موضوع اینکه آدم های احمق نمی توانند لباس را ببینند ، حقیقت دارد. اما ناگهان کودکی از میان جمعیت فریاد می زند که چرا پادشاه هیچ لباسی بر تن ندارد. این جمله حقیقت را برای همه آشکار می کند و پادشاه متوجه می شود که از دو مرد شیاد فریب خورده است. پادشاه به وزیر خود دستور می دهد که هر چه زودتر دو مرد شیاد را دستگیر کرده و مجازات کنند و تمام اهالی شهر را برای جشن تولد خود به قصر سلطنتی دعوت می کند...
نمایش بیشتر