درباره کارتون گیسوکمند - فصل ۳ قسمت ۱۶
کاساندرا که مبدل به لباس جادویی شده است، دزدکی به کرونا می رود تا اشتباهاتش را نسبت به راپونزل جبران کند.
کاساندرا که مبدل به لباس جادویی شده است، دزدکی به کرونا می رود تا اشتباهاتش را نسبت به راپونزل جبران کند.
راپونزل پس از اطلاع از دلیل خیانت کاساندرا، به کرونا بر می گردد؛ جایی که توسط یکی از خطرناک ترین دشمنانش، تصرف شده است.
پادشاه ادموند وارد کرونا می شود تا میراث خانوادگیشان را به پسرش، یوجین بدهد. هنگامی که میراث به سرقت می رود، یوجین، برای باز پس گرفتن آن، با اکراه پدرش را همراهی می کند.
دوستان راپونزل و یوجین، برای همیشه به کرونا برمی گردند. هنگامی که پادشاه توسط گرگینه مورد تعقیب قرار می گیرد، بازگشت آنها تبدیل به یک کابوس می شود.
راپونزل پس از کشف نقشه ای از گنجینه ای افسانه ای، بر این باور است که برگزاری مسابقه ای برای آن ادعا، چیزی است که مردم کرونا به آن احتیاج دارند.
یک ساعت شنی باستانی، راپونزل و پاسکال را به گذشته باز می گرداند و تنها امید آنها برای بازگشت به زمان حال، در دستان لانس و یوجین است.
هنگامی که راپونزل تلاش می کند تا با خیانت کاساندرا کنار بیاید، شاهزاده خانم داستان چگونگی اولین دوست شدن او و کاساندرا را تعریف می کند.
راپونزل متوجه شد که از دست دادن حافظه والدینش، باعث شده آنها فراموش کنند که چگونه عاشق یکدیگر شده اند. وقتی پادشاه تروور سعی می کند قلب ملکه را از آن خود کند، همه چیز در هم می پیچد.
ماکس، پاسکال و حیوانات باید راپونزل و دوستانش را از گرفتار شدن همیشگی در یک زندان جادویی نجات دهند.
هنگامی که کرونا مغلوب صخره هایی می شود که منظره ترسناکی ایجاد کرده اند، راپونزل برای پایان دادن به تهدیدات جدید، با واریان هم دست می شود.
پاسکال با یک بچه اژدها دوست می شود؛ اما با رشد اژدها، مجبور است بین دوست جدیدش و امنیت کرونا یکی را انتخاب کند.
اُول پیغامی می دهد که یوجین و راپونزل را مجبور می کند به جزیره لوربس برگردند و در آنجا با سردسته نگهبان ها ارتباط برقرار کنند.
وقتی راپونزل احساس می کند که آمادگی بازگشت به زندگی عادی را دارد، کاساندرا به کرونا باز می گردد.
راپونزل، یوجین و یکی از دوستان قدیمیشان، کالیوپ، در تلاش برای جلوگیری از دستیابی کاساندرا به یک سلاح مرگبار، با هدف رسیدن به اسپایر، با هم مسابقه می دهند.
با پخش شدن گزارش هایی درباره گوتل، كاس و راپونزل برای تحقیق در آنجا حاضر می شوند.
یوجین باید سارقی که هویت سابقش یعنی فلین رایدر را دزدیده است، ردیابی کرده و با او مقابله کند.
کاساندرا که مبدل به لباس جادویی شده است، دزدکی به کرونا می رود تا اشتباهاتش را نسبت به راپونزل جبران کند.
راپونزل به انتهای سفری می رسد که از صخره های سیاه آغاز کرده بود و باید تصمیم نهاییش را برای نجات همه چیزها و همه کسانی که دوست دارد، بگیرد.